مهارت های زندگی

مقالات کاربردی مهارت های زندگی

مهارت های زندگی

مقالات کاربردی مهارت های زندگی

۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

زندگی حرفه‌ای و شخصی، به‌طور مداوم به من یادآوری می‌کند که زندگی چقدر می‌تواند متزلزل باشد. همه‌چیز می‌تواند در ابعاد متفاوتی تغییر کند و زندگی که ما می‌شناسیم می‌تواند ناگهان به چیزی بی‌نظیر و عالی یا به وحشتی بی‌بدیل تبدیل شود.

طی هفته گذشته، یکی از مراجعین من به دلیل دستاورد علمی خود موفق به دریافت بورسیه تحصیلی شد، یکی دیگر از مراجعینم متوجه شد به سرطانی غیرقابل درمان و در مراحل پایانی مبتلاست و یکی از دوستان کودکی من به طرز فجیعی کشته شد.

زندگی جزر و مد دارد و در جریان است. هرروز، روزی تازه و متفاوت است. ما لذت‌ها را تجربه می‌کنیم و معمولاً همراه با آن، آزار هم می‌بینیم.

هرروز از زندگی ما، معنی‌دار است. زندگی فرصتی است برای تفکر و تأمل، رشد و ایجاد تغییراتی تدریجی در خودمان. ما می‌خواهیم بدانیم چطور به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم. یک زندگی سازنده، هدفمند و زندگی که ما را به خود و دیگر افراد متصل و نزدیک می‌کند.

داشتن بهترین زندگی

۱۰ نکته برای داشتن بهترین زندگی:

  1. به‌طور روزانه بررسی کنید که آیا به ارزش‌های اساسی خود پایبند بوده‌اید یا خیر

همچنین ببینید چه‌کار خاصی در خلاف جهت این ارزش‌ها انجام داده‌اید (مثلاً اینکه بر اساس ارزش‌های مادرانه/پدرانه خود، باوجودی که فرزندتان بدخلقی کرده است، با او با مهربانی رفتار کرده‌اید). در پایان هرروز، فهرستی تهیه ‌کرده و بنویسید آیا طبق ارزش‌های خود رفتار کرده‌اید یا خیر.

 

  1. به قضاوت‌هایی که درباره خود و دیگران می‌کنید توجه داشته باشید

آن لحظه‌هایی که بایدونبایدهای خود را به دیگران دیکته می‌کنید و تأکید دارید که همه‌چیز باید طبق نظر شما پیش روند. کمتر سخت بگیرید و تلاش کنید انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشید.


قضاوت

  1. به دیگران کمک کنید ولی در مقابل هیچ انتظاری از آن‌ها نداشته باشید

کاری را انجام دهید که قلباً خواهان انجام آن هستید. مثلاً، باملاحظه، مهربان یا دلسوز باشید.

 

  1. شنونده فعالی باشید

لحظاتی را صرف گوش دادن به صحبت‌های کسی کنید که می‌خواهد صدایش را بشنوید، بدون اینکه حواس او را پرت کنید، صحبتش را قطع کنید یا بحث را به سمت موضوعات مرتبط یا بی‌ربط منحرف کنید (مثلاً وقتی با دوستان یا خانواده خود بر سر میز شام هستید، خود را با گوشی موبایل مشغول نکنید. آن را خاموش کرده و کنار بگذارید).

چطور شنونده فعال باشیم

  1. قضاوت نکنید

حواستان باشد چه زمانی در حال قضاوت، نقد یا اثرگذاری منفی بر روی کسی هستید. سعی کنید فقط مشاهده‌گر باشید و تمایلات، تفکرات منفی و قضاوت‌های خود را اعمال نکنید. به‌جای آن‌که افراد را متهم کنید، از آن‌ها علت رفتارشان را جویا شوید (مثلاً به‌جای آنکه بگویید “او دیگر به سراغ من نیامد، او بسیار بی‌مسئولیت و خودخواه است” بگویید “او دیگر به سراغ من نیامد. من می‌خواهم از او بپرسم چرا چنین رفتاری داشت”).

 

  1. ارتباطات جدیدی برقرار کنید

خود را به چالش بکشید و سعی کنید باکسی ارتباط برقرار کنید که به او فکر می‌کنید یا می‌خواستید با او ارتباط برقرار کنید و به دلایل مشخص یا نامشخصی از انجام این کار اجتناب کرده‌اید.

 

  1. به دیگران کمک کنید

به سراغ فردی بروید که در پریشانی یا چالش بزرگی گیر افتاده است. احوال او را جویا شوید و بگویید به او فکر می‌کرده‌اید.

کمک به دیگران

  1. بدنبال علایق‌تان بروید

اگر شور و اشتیاق عمیقی نسبت به کار سنتی یا غیر سنتی که انجام می‌دهید ندارید، به دنبال فعالیتی باشید که شما را به سمت خود می‌کشد، جذاب است و شما شور و اشتیاق زیادی برای انجام آن دارید (مثلاً انجام کارهای داوطلبانه، هنرهای خلاق و غیره).


 

  1. احساس رضایت از زندگی

مرتباً از خود سؤال کنید آیا اگر زندگی شما فردا پایان یابد، احساس رضایت و خرسندی خواهید داشت یا خیر. اگر احساس تأسف می‌کنید یا فکر می‌کنید کارهای ناتمام زیادی مانده که باید انجامشان دهید، به این فکر کنید که ترجیح می‌دهید مابقی زندگی خود را چطور بگذرانید. با تمرینات حضور ذهن، سعی کنید زندگی معنادارتری برای خود بسازید.

 

  1. اثر ماندگار شما

مرتباً از خود سؤال کنید اگر فردا زندگی شما پایان یابد، مردم چه چیزی از شما را به خاطر خواهند داشت. از خودتان بپرسید آیا ترجیح می‌دهید افراد این‌طور درباره شما فکر کرده یا شما را به خاطر آورند؟

اگر ابعادی در نگرش، شخصیت و رفتار شما وجود دارد که با ارزش‌ها و انتظاری که از خود دارید همسو نیستند، حتماً راه‌هایی برای رشد و تغییر خود پیدا کنید.

همان‌قدر که ارزیابی خود و جایگاهمان سخت است، (به دلیل ترس از روبه‌رو شدن با خود واقعی) این کار برای رشد شخصی ضروری و واجب است.

تلاش برای داشتن بهترین زندگی، با تعهد و مراقبت همراه است. تمایل و شایستگی ما برای داشتن زندگی بهتر، چیزی است که باعث می‌شود کارهای بیشتر و گاهی فراتر از تصوری که از توانایی‌های خود داریم انجام دهیم.

ازآنجا که زندگی باارزش است، تمامی لحظات هرروز ما نیز بسیار گران‌بها است. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که در تصمیمات و اعمال خود، چنین نگرشی داشته باشیم. همچنین ما انتخاب می‌کنیم بهترین زندگی خود را داشته باشیم، بدون توجه به اینکه چقدر از زندگی ما باقی‌مانده است

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

شرم سمی یکی از رایج‌ترین احساسات ناتوان‌کننده است که انسان با آن روبرو می‌شود.

شرم سمی اصطلاحی است که به یک احساس مزمن یا حالت عاطفی از حس بد بودن، بی‌ارزشی، حقارت و اساسا ناقص بودن اشاره دارد. دلیل اینکه آن را «سمی» نامیده‌اند به این دلیل است که غیرمنصفانه است، در حالی که شرم سالم زمانی اتفاق می‌افتد که ما از نظر اخلاقی اشتباهی انجام می‌دهیم، مانند خشونت علیه دیگران.

ریشه‌های شرم سمی

شرم سمی ریشه در آسیب یا تروما دارد. تروما کلمه‌ای است که مردم یا خیلی به آن فکر نمی‌کنند و یا آن را به چیزهای شدید مانند شکسته شدن استخوان‌ها یا سوء استفاده شدید جنسی ربط می‌دهند. تجربیات دردناک بسیاری وجود دارند که مردم آن‌ها را با عنوان تروما نمی‌شناسند. به همین دلیل است که برای مردم بحث‌برانگیز است که چگونه غفلت دوران کودکی می‌تواند نوعی سوء استفاده و آسیب باشد.

در بیشتر موارد، این آسیبی است که فرد در دوران کودکی و نوجوانی خود تجربه کرده است. علاوه بر این، این آسیب به صورت مکرر تجربه شده و همچنین بهبودنیافته است. بنابراین شخص به طور معمول در شرایطی که هیچ مساله‌ای وجود نداشته یا خیلی جزئی بوده، احساس شرمندگی کرده است.

با در نظر گرفتن شرم سمی به طور خاص، این شرم به این دلیل ایجاد می‌شود که پرستارهای اولیه فرد یا شخصیت‌های مهم در زندگی فرد به طور منظم آن‌ها را خجالت زده کرده و یا به طور فعالانه یا منفعلانه آن‌ها را شکنجه کرده‌اند. چنین فردی کلمات و رفتارهای مضر و ناصحیح را به درون خود می‌ریزد و این مساله درک و فهم آن‌ها را از آنچه به عنوان یک شخصیت هستند به وجود می آورد.


شرم سمی در کودکان

باورهای شرم سمی و حالت‌های عاطفی

بعضی از باورهای معمول یک فرد مبتلا به شرم سمی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

من غیرقابل تحمل هستم؛ من مهم نیستم؛ همه چیز تقصیر من است؛ من نمی‌توانم کاری انجام دهم؛ من شایسته چیزهای خوب نیستم؛ من یک کودک بد بودم؛ من شایسته رفتارهایی هستم که با من شده است؛ من آدم بدی هستم؛ نیازها و خواسته‌های من مهم نیستند؛ هیچ کس مرا دوست ندارد؛ من در کنار دیگران نمی‌توانم خود واقعیم باشم؛ من باید احساسات و افکار واقعی خود را پنهان کنم؛ من هرگز به اندازه کافی خوب نیستم.

معمولا یک فرد شدیدا خجالت‌زده و شرمسار از اضطراب مزمن و عزت نفس پایین رنج می‌برد. بعضی از افراد از عهده صدمه زدن و عدم مراقبت از خود برمی‌آیند، ولی برخی دیگر به دیگران آسیب می‌رسانند و بسیار غیراجتماعی و خودشیفته می‌شوند.

شرم سمی اغلب با گناه سمی همراه است که فرد احساس گناه و مسئولیت غیرمنصفانه می‌کند. بنابراین شخص نه تنها شرمنده می‌شود، بلکه به خاطر چیزهایی که در واقع مسئول آن نیست احساس گناه می‌کند. آن‌ها همچنین نسبت به احساسات دیگران احساس مسئولیت می‌کنند و وقتی دیگران ناراحت می‌شوند، آن‌ها هم شرمنده شده و احساس گناه می‌کنند، مخصوصا اگر این مساله به نوعی به آن‌ها مربوط شده باشد.

معمولا افراد بسیار شرمسار فاقد حس از خود بوده و تحت تاثیر خودِ غلطشان هستند، که ترکیبی از تکنیک‌های سازگاری و مکانیزم‌های مقابله‌ای است که آن‌ها برای مقابله با آسیب‌های حل‌نشده خود به وجود آورده‌اند.

«این پاک کردنِ خود زودهنگام اغلب به یک عمل درونی پاک شدنِ خود در مراحل بعدی زندگی یا سایر مشکلات عاطفی دیگر مانند ناتوانی در نام بردن احساسات، حضور گناه یا شرم در مورد حس عواطف یا بی‌حسی و سرد بودن عمومی در روبرو شدن با عواطف تبدیل می‌شود».


 

رفتارهای شرم سمی

کمبود عشق به خود سالم:

از آنجا که چنین فردی معمولا از عزت نفس پایین و از خود بیزاری آشکار یا پنهان رنج می‌برد، این مسائل در آن‌ها با ضعف در مراقبت از خود، آسیب به خود، عدم همدلی، مهارت‌های اجتماعی ناکافی و… نمود پیدا می‌کند.

عشق به خود

پوچی:

این فرد همچنین حس ضعف، تنهایی و فقدان انگیزه دارد. آن‌ها نمی‌خواهند کاری انجام دهند، هیچ هدف فعالی ندارند، و تنها کاری را انجام می‌دهند که آن‌ها را از احساساتشان دور کند.

 

کمال‌گرایی:

بسیاری از افرادی که با شرم سمی دست و پنجه نرم می‌کنند، بسیار کمال‌گرا هستند زیرا در دوران کودکی تحت سلطه استانداردهای غیرواقعی بودند و عدم رعایت آن‌ها باعث می‌شده که مجازات و شکنجه شوند.

کمالگرایی

خودشیفتگی:

از طرفی هم افرادی وجود دارند که فانتزی‌های بزرگ در مورد تبدیل شدن به یک فرد ثروتمند، معروف، قدرتمند و رویای تسلط بر جهان را در ذهن خود می‌پرورانند و معتقدند که این مساله، احساسات دردناک گذشته را از بین خواهد برد که در واقع حتی اگر موفق شوند، این اتفاق نخواهد افتاد.

 

روابط ناسالم:

بسیاری از افراد مبتلا به شرم سمی روابط ناسالمی دارند، زیرا آن‌ها نمی‌دانند که رابطه سالم چگونه است و یا توانایی ساخت و نگهداری یک رابطه سالم را ندارند.

معمولا آن‌ها در یک رابطه «به اندازه کافی خوب» ‌می‌مانند که در آن هر دو طرف بسیار ناراضی هستند اما در شیوه شخصی خود در ایجاد شادی و نشاط واقعی ضعیف هستند. می توان گفت این مساله به این دلیل است که آن‌ها معتقدند که شایستۀ هیچ چیز بهتری نیستند. همچنین، رابطه یک شیوه مناسب و معقول برای مقابله با همه آن احساسات دردناک غیرقابل تحملی است که شخص در هنگام تنهایی با آن‌ها روبرو می‌شود.


روابط ناسالم

حساس بودن به وانمودسازی و نیرنگ‌کاری:

از آنجایی که آن‌ها با شرم، گناه، تنهایی و ‌بی‌کفایتی روبرو می‌شوند، نیرنگ‌کارها می‌توانند این دکمه‌های دقیق را فشار دهند تا آن‌ها آن احساسات دقیق را تجربه کنند و سپس آن‌ها کارهایی را انجام می‌دهند که نیرنگ‌کارها می خواهند، تا از این احساسات دردناک خلاص شوند.

«چرا شما به من آسیب می‌رسانید؟» «آیا نمی‌خواهید بخشی از ما باشید به جای اینکه یک بازنده تنها باشید؟» «این محصول شما را زیبا خواهد کرد.» «همه‌اش گناه شماست.» نمونه‌های زیادی وجود دارد از چیزهایی که سوء‌استفاده‌کنندگان و نیرنگ‌کارها می‌گویند.

 

خلاصه

کودکانی که تجربه آسیب داشته‌اند، اغلب احساس شرم می‌کنند. از آنجایی که این شرم معمولا مشخص و مورد توجه نیست، کودک رشد می‌کند و در بزرگسالی از شرم مزمن رنج می‌برد.

شرم سمی با حالت‌ها و باورهای عاطفی، از جمله عزت نفس پایین، از خود بیزاری، گناه مزمن، خشم بهبودنیافته و عدم احساس خوب، ارتباط نزدیک دارد.

در نتیجه، این حالت‌های ذهنی به رفتارهای ناسالم، از جمله کنش‌نمایی، آسیب رساندن به دیگران، احساس مسئولیت برای دیگران، پاک کردنِ خود، داشتن روابط سمی، ضعف در مراقبت از خود، مرزهای رفتاری ضعیف، حساس بودن به درک دیگران از خود، حساس بودن به نیرنگ‌کاری و بهره‌برداری از آن‌ها و بسیاری موارد دیگر منجر می‌شوند.

همه این احساسات دردناک و بهبودنیافته در واقع در محدوده محتوای محیط کودکی آن‌ها قرار دارند که ابتدا آسیب دیدند و مورد خشونت قرار گرفتند اما در حال حاضر قادر به حل آن نیستند، بنابراین با روش‌هایی که آموخته‌اند با آن‌ها برخورد می‌کنند: صدمه زدن به دیگران یا خود به صورت فعالانه یا منفعلانه

مقالات بیشتر را کلیک کنید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

صحبت کردن در برابر جمعیت زیادی که اتفاقا غریبه هستند و آن ها را چندان نمی شناسید برای اغلب انسان ها ترسناک است. تحقیقات نشان داده است که گلاسوفوبیا یا ترس از حضور در محیط های پرازدحام و سخن گفتن مهم ترین و نگران کننده ترین ترس میان مردمان ایالات متحده است، حتی این ترس نسبت به ترس با فوبیا مردم از مرگ بیش تر شده است! خصوصا اگر فردا سخنرانی داشته باشید و در ساعات نیمه شب به خاطر آورید باید سخنرانی آماده می کردید. در این حالت علاوه بر استرس رو به رو شدن با جمعیت نگرانی تسلط بر مطلب را دارید و نمی دانید بتوانید از پس این سخنرانی برآیید یا نه. به علاوه به خاطر سپردن سخنرانی حتی اگر با موفقیت انجام شود ممکن است بعد از قرار گرفتن در برابر شنوندگان به سادگی آب خوردن به فراموشی سپرده شود.

آماده کردن سخنرانی نباید آن قدر هم سخت و نگران کننده باشد؛ حتی اگر یک ساعت تا سخنرانی مانده باشد و قرار باشد در همین یک ساعت برای ارائه یک سخنرانی قدرتمند آماده شوید. اگر با ترفند های به خاطر سپردن سخنرانی در یک دقیقه آشنا شوید و به جای این که بر متن و نوشته ها متکی باشد با زبان احساس خود صحبت کنید می توانید در سخنرانی حتی با تمرین یک ساعتی موفق شوید! آن گاه اعتماد به نفس کافی را برای برقراری ارتباط چشمی با دیگران و حتی بداهه گویی در برابر جمعی که تا آن لحظه برای شما ترسناک بوده اند را پیدا می کنید.

با راهنما گام به گام امروز دانشگاه زندگی همراه باشید تا درس دیگری از آموزش سخنرانی را به خوبی بیاموزید.

نحوه به خاطر سپردن سخنرانی در کوتاه ترین زمان

در کنار استفاده از فنون دیگری نظیر ترفندهای کاهش لهجه می توانید یک سخنرانی کامل را در چند گام حتی در یک ساعت آماده کنید:

رئوس کلی مطالب را تهیه کنید

برای این که سخنرانی موثر و بدون نقصی داشته باشید لزوما نیازی به حفظ کردن نکته به نکته متن نیست. هیچ کسی نمی تواند متن بزرگی را دقیقا مشابه با آن چه نوشته شده است حفظ کند. خصوصا در آموزش سخنرانی که گاهی افراد قرار است برای ساعات زیادی صحبت کنند و نمی توانند تمام کلمات را مو به مو تکرار کنند. از طرفی هم سخنرانی مفهومی خیلی بیش تر به دل می نشیند تا این که کلمه به کلمه را سعی کنید به یاد آورید!

2memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

برای به خاطر سپردن نکات اصلی به رئوس مطالب توجه کنید و سپس با استفاده از جزییات کاربردی مطلب به آن ها بال و پر بدهید.

یک ترفند ساده برای به خاطر سپردن سخنرانی استفاده از کلمات کلیدی است. بدین منظور یک لیست از بخش های مهم مطلب تهیه کنید و آن را پیش روی خود قرار دهید. از آن جایی که وقت زیادی برای به خاطر سپردن مطلب نداشته اید ممکن است برخی از بخش ها را فراموش کنید؛ پس می توانید با نگاه به این لیست بخش های فراموش شده را به سادگی به یاد آورید.

به نمونه ای از چک لیست سخنرانی درباره “اهمیت کار تیمی و تشکیل استارتاپ” دقت کنید:
• ارتباط
 آموزش مداوم و رشد
• اهداف
• پاداش برای هدف قرار دادن اهداف
• کار دقیق
• بهره وری
• سازماندهی

تصویر ذهنی از متون بسازید

روان شناسان دریافته اند که اطلاعات تصویری و خاطراتی که با استفاده از تصاویر در ذهن ثبت می شوند خیلی بهتر از متن به خاطر سپرده می شوند. برای به خاطر سپردن سخنرانی در کوتاه ترین مدت زمان نیز بهتر است از همین اصول استفاده کرد تا در زمان کوتاهی بازدهی بهتری داشته باشیم.

7memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

در تصویرسازی ذهنی برای هر یک از رئوسی که در مرحله قبل لیست کرده ایم یک نشانه تصویری در ذهن خود می سازیم. به لیست زیر و تصاویر ذهنی که می توانند جایگزین آن ها شوند دقت کنید:

  • درآمدزایی: تصویر دلار
  • مدیریت زمان: تصویر ساعت
  • ارتباطات: تصویر تلفن
  • پشتکار و سخت کوشی: تصویر مغز

3memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

کاخ ذهنی بسازید

یکی از تکنیک های ۲۵۰۰ ساله برای به خاطر سپردن سخنرانی ساخت کاخ ذهنی می باشد. در این روش ذهن شما به منزله یک کاخ اطلاعاتی می باشد که قرار است اطلاعات و دیتا مربوط به سخنرانی یا هر فعالیت دیگر مشابه با وسایل کاخ در آن چیده شوند.

برای ورود و جای گذاری وسایل در این کاخ زمان مشخصی تعیین شده است. مثلا برای ورود تخت خواب به یکی از اتاق خواب های کاخ ذهنی شما بین ۳ تا ۵ دقیقه زمان لازم است. در واقع این مدت زمان همان تایمی است که شما باید مطلب را به خاطر بسپرید.

علت این رویکرد در به خاطر سپاری مطالب تفاوتی است که فرد احساس می کند. مطالعات نشان می دهد علت بسیاری از واکنش های منفی و تدافعی ما برای یادگیری و مواجه شدن با شرایط جدید رویکردهای عجیبی است که اتخاذ می کنیم. زمانی که انسان تصور کند در حال چینش یک کاخ است تا یادگیری سخنرانی در یک ساعت مسلما یادگیری متفاوتی خواهد داشت.

4memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

تجسم کنید

بعد از این که به تصویرسازی ذهنی پرداختید و با تکنیک کاخ ذهنی این تصاویر را در ذهن خود جای دادید نوبت به تثبیت آن ها می رسد. این تثبیت با استفاده ا از تجسم مطالب ممکن می شود. فرض کنید می خواهید عوامل ابتلا به بیماری سرطان را شرح دهید. برای این که عامل فست فود را به خاطر بسپارید بهتر است یک نوع فست فود را در ذهنتان تجسم کنید. حتی بهتر است این فست فود از نوع مورد علاقه شما باشد که به خوبی عطر و طعمش را به یاد دارید. برای تجسم حین به خاطر سپردن سخنرانی بد نیست همین احساسات نظیر حس بویایی را در سایر حواس خود دخیل کنید.

5memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

مطالب کلیدی را ضبط کنید

رئوس مطالبی که نوشته اید را به خاطر دارید؟ اگر قرار نیست با خود نوشته ای به همراه داشته باشید و تنها می خواهید با تکیه بر حافظه خود سخن گویید بهتر است صدا خود را حین ارائه سخنرانی ضبط کنید. این صدا در حین تمرین و تکرار برای به خاطر سپردن سخنرانی راهنمای خوبی است و دیگر مجبور به مرور کردن منابع نیستید. به علاوه شاید با شنیدن صدایتان اعتماد به نفس بیش تری بگیرید.

از آخر به اول حفظ کنید

بنا به دلایل نامعلوم حفظ کردن مطالب از آخر به اول برای اکثر افراد راحت تر است. هر چند که ممکن است حین به خاطر سپردن سخنرانی از آخر به اول با برخی از اصطلاحات غریب مواجه شوید که نیاز به مطالعه بخش های اول را داشته باشد اما تجربه ثابت کرده است این روش نسبت به مطالعه از اول به آخر راحت تر است.

6memorize-a-speech-in-less-than-an-hour.jpg

شاید یکی از دلایل این گرایش میان افراد حجم مطالبی باشد که از آخر به اول کاهش می یابد. اگر چه این روند چه با مطالعه مطلب از اول به آخر و چه با مطالعه آن از آخر به اول یکسان است اما نوعی نگرش کاذب در افراد وجود دارد که باعث می شود تصور کنند حجم مطلب بسیار کم تر از آن چه خوانده اند شده است. بنابراین با شوق بیش تری پیش می روند.

تمرین و تکرار را فراموش نکنید

برای مقالات بیشتر کلیک کنید
  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

اگر تجربه حضور در جمع بزرگی را خصوصا زمانی که یک گوینده با تجربه و حرفه ای مشغول حرف زدن باشد را دارید حتما به خوبی طعم لذتی را که در آن لحظه به هر کسی دست می دهد را چشیده اید. فقط یک سخنران یا گوینده حرفه ای است که می تواند شنونده را سفت و محکم روی صندلی های نگه دارد یا باعث شود از جایی که هست تا زمانی که سخنرانی تمام نشده جُم نخورد! تنها این سخنرانان هستند که می توانند بدون این که مخاطب احساس خستگی کند او را پرورش دهند، آگاه کنند و باعث رشد او در همان فاصله کوتاه بدون اندک زحمتی شوند. با این حال گوینده هوشمند بودن به این سبک، بایدها و نبایدهای خاص خود را دارد!

اگرچه می توان با استفاده از جملات هیپنوتیزم کننده سخنرانی جذابی را به مخاطبان هدیه داد یا هفت خوانی را برای درگیر کردن مخاطب به وسیله جملات متنوع و زبان بدن از سر گذراند اما گاهی در سخنرانی جملاتی هستند که نباید گفته شوند و مواقعی هستند که باید از شکل گیری آن ها به واسطه پرهیز از این جملات جلوگیری کرد.

هر چند که هر سخنران یا گوینده ای اصول خاصی را برای نمایش هوشمندی خود حین سخنرانی دارد بد نیست این بار به ۱۰ جمله ای که در دانشگاه زندگی پیش روی شما قرار دارد توجه کنید. این جملات هرگز به زبان یک گوینده هوشمند جاری نمی شوند!

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

گاهی سخنرانی به واسطه جملاتی که نمی گوییم پیروزمندانه تر خاتمه می یابد! چه جملاتی تا کنون به کارگیری آن ها در سخنرانی شما ممنوع بوده است؟ اصلا جملات ممنوعه هم در متون سخنرانی شما به صورت ثابت در نظر گرفته می شود و چنین لیستی وجود دارد؟

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

از همین حالا لیست ده گانه زیر را ترتیب دهید و حواستان باشد هرگز این ده جمله را به کار نبرید:

هرگز نگویید “صدای من را می شنوید؟”

برای شروع سخنرانی تکنیک های بی شمار خوبی وجود دارد که می توان از آن ها بهره گرفت؛ حتی وقتی که قرار است میکروفون را تست کنیم و بلند داد بزنیم: صدای من را دارید؟ می توانید صدایم را بشنوید؟

این جمله یکی از ضعیف ترین جملاتی است که یک سخنران می تواند برای شروع سخنرانی خود از آن استفاده کند. فکر می کنید اصلا شنونده ای هم وجود دارد که این جمله را از زبان سخنرانان نشنیده باشد؟ به نظرتان این دسته از عبارات بیش از حد کلیشه ای نشدند؟ وقت آن نرسیده است از این جملات پوسیده کمتر استفاده نماییم؟

راهکارهای به درد بخورد: این که بخواهیم از کیفیت و وضوح صدای خود مطمئن شویم بخش جدانشدنی از کار است. به همین دلیل توصیه می کنیم حتما با تیم تدارکات در تعامل باشید و از قبل میکروفون تست شود که هرگز نیازی به گفتن این جمله توسط یک گوینده هوشمند نباشد!

هرگز نگویید: “گوشی و لپ تاپتان را خاموش کنید!”

این جمله را همه ما سرکلاس و در حضور اساتید و معلمان شنیده ایم؛ اما اگر قرار باشد همین جمله تکراری را در محافل عمومی و سخنرانی ها هم بشنویم چه طور؟ احتمالا خیلی از ما به شنیدن آن عادت ندارین و حتی ممکن است بابت آن کمی خشمگین و بی میل شویم. به علاوه این روزها لپ تاپ و موبایل از ابزارهای نوت برداری، ضبط صدا و فیلمبرداری هستند و هر کسی ممکن است بدان هر لحظه نیاز پیدا کند.

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

جایگزین به درد بخورد: توصیه ما در این موارد استفاده از این جمله است: “لطفا گوشی های خود را روی حالت بی صدا قرار دهید”.

هرگز نگویید: “امروز سرحال نیستیم!”

برای مخاطبانی که مدت ها چشم به راه شما و چشم انتظار شنیدن حرف هایتان بودند، شنیدن این جمله مساوی است با بهانه تراشی یا توجیه عدم آمادگی کافی شما برای سخنرانی کردن. برای مخاطبان هر مشکلی اعم از عدم آمادگی شما یا پرواززدگی، صرفا مشکل شما است؛ و لاغیر!

جایگزین به درد بخور: در چنین مواقعی بهتر است به عنوان گوینده هوشمند هیچ چیزی نگویید. قبل از سخنرانی قهوه بخورید، چرت کوتاهی داشته باشید و هیجان خود را بالا ببرید. ضمنا خود را از استرس سخنرانی و دلشوره ها دور نگه دارید.

هرگز نگویید: “بحث ما خیلی طول نمی کشد!”

هر چند که گفتن این جمله از نظر خودتان و افراد حرفه ای نظیر خود شما ممکن است به منزله وقت شناسی و احترام به وقت مخاطبان باشد اما متاسفانه یا خوشبختانه شنوندگان از شنیدن این جمله سیگنال خوبی دریافت نمی کنند. در واقع در اغلب موارد با این جمله عدم تمایل، عدم آمادگی یا کمبود وقت خود را اثبات کرده ایم!

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

جایگزین به درد بخور: به جای این جمله با نهایت انرژی بگویید: وقتی که امروز این سالن را ترک می کنید، اطلاعات جامعی به دست آورده اید. به جز اثبات این که شما اعتماد به نفس کافی را دارید باید به مخاطبان خود به نحوی نشان دهید قرار است از این سخنرانی مطالب و اطلاعات خوبی عایدشان شود.

هرگز نگویید: “طرفدار فلان رنگ، فلان تیم و …هستم!”

طرفداری از تیم، رنگ، دین، مذهب یا حزب سیاسی در سخنرانی های عمومی که صرفا هدف تبادل اطلاعات است توصیه نمی شود.

راهکارهای جایگزین به درد بخور: اگر به دنبال راهی برای ایجاد سخنرانی انگیزشی و برقراری ارتباط با مخاطبان هستید از خاطرات خود تعریف کنید و به حاشیه نروید.

هرگز نگویید: “نیازی به نوت برداری نیست؛ اسلایدها قابل دریافت اند!”

هر چه قدر هم که اسلایدهای آموزشی شما کامل باشد باز هم برخی از مخاطبان نیاز دارند بنویسند تا مطالب در ذهنشان تثبیت شود. بنابراین به عنوان گوینده هوشمند در نوت برداری افراد دخالت نکنید.

جایگزین به درد بخور: به جای این جمله بگویید: اسلایدها بعد از سخنرانی به صورت آنلاین قابل دانلود هستند” با این جمله دو گزینه را مقابل مخاطب قرار داده اید تا خودش راه دلخواهش را برگزیند.

هرگز نگویید: “می خواهم یک داستان جالب تعریف کنم…”

اعلام کردن هر کاری که قرار است در سخنرانی انجام دهید هدر دادن واژگان و وقت دیگران است. به علاوه گفتن این جمله آن چنان مخاطب را برای شنیدن داستان سرایی شما به وجد نخواهد آورد.

راهکار به درد بخور: در عوض داستان را بی مقدمه تعریف کنید.

جملاتی که گوینده هوشمند هرگز به زبان نمی آورد

هرگز نگویید: جواب ….است!”

برای فهم بهتر مخاطبان یک شانس دوباره به آن ها بدهید و همزمان با جواب دادن سوال را نیز مطرح کنید. معمولا اولین باری که سوال مطرح می شود خیلی ها متوجه جزئیات آن نمی شوند.

راهکار به درد بخور: در صورت سوال پرسیدن مخاطب بگویید: “سوال شما ….است؛ و جواب من… می باشد؛ آیا سوال شما همین بود؟

هرگز نگویید: “باید قبلا که به این موضوع پرداختم بهتر گوش می دادید!”

بیان کردن این جمله برابر است با دزدیدن حس مثبت امیدواری و شوق مخاطب نسبت به گفته های شما؛ به اضافه این که ممکن است مخاطب ما با شنیدن این جمله کمی در جمع خجالت زده شود. گفتن این جمله در جواب سوالات دیگران معمولا حالات دفاعی یا دلزدگی شنونده را به دنبال دارد.

راهکار به درد بخور: به جای جمله های اضافی با کمال میل بگویید: خوشحال می شوم که دوباره این مسئله را باز می کنم؛ شاید باید مفصل تر در این باره حرف می زدم.

هرگز نگویید: “می خواهیم یکی یکی اسلایدها را با هم بخوانیم!”

با این جمله رسما اعلام کرده اید که قرار است روخوانی کنید و هیچ چیز از شما مستقیما به مخاطب تزریق نخواهد شد!

مقالات فن بیان را کلیک کنید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

اگرچه جلب توجه دیگران با فن بیان به سادگی امکان پذیر است اما فن بیان به سان با نعمت باران است! شما می توانید با بارش سخنان خود روی مخاطب تاثیر باورنکردنی داشته باشید و به زبان دیگر ذهن و روح او را تسخیر کنید و یا این که  با سیل کلمات نامناسب و عبارات نسنجیده اصل کلام خود را زیر سوال ببرید. همان طور که می توان با فن بیان حرفه ای و موفق عمل کرد می توان اعتبار کاری را از دست داد و بنابراین لازم است از اشتباهات خطرناک در فن بیان بر حذر بود.

درس امروز دانشگاه زندگی مروری بر رایج ترین خطاها در فن بیان، چه در طول سخنرانی و چه در طول صحبت کردن با دیگران است که گاهی اثرات جبران ناپذیری به دنبال داشته اند. لذا لازم است پیش از این که وارد عرصه سخنرانی شوید و مثلا بخواهید از معجزه فن بیان برای انتقاد کردن از دیگران استفاده کنید به این اشتباهات رایج توجه نمایید.

معرفی و بررسی اشتباهات خطرناک در فن بیان

برخی از اشتباهات رایج که بیشتر در فن بیان و صحبت با دیگران رخ می دهند عبارتند از:

شایعه پراکنی

صحبت کردن درباره افرادی که در میان ما حضور ندارند اصولا کار منطقی به نظر نمی رسد؛ چه برسد به این که به شایعه پراکنی نسبت به این افراد نیز بپردازیم. منظور از شایعه گفتن حرف ها و نسبت دادن چیزهایی به انسان های دیگر است که حقیقت ندارند.

فراموش نکنید که در فن بیان همه چیز روان است و در جریان می باشد. شایعه پراکنی مشابه با حباب های این جریان می باشد. این حباب ها لحظه ای هستند و در لحظه دیگر ناپدید می شوند. گاهی هم دور از چشم شما دوباره ایجاد می شوند. شک نکنید کسی که به شایعه پراکنی و بدگویی در طول صحبت خود بپردازد در آینده خودش قربانی همین برخورد دیگران می شود.

اشتباهات خطرناک در فن بیان

قضاوت نابجا

اگر بخواهیم فردی باشیم که دیگران رازهایشان را با ما در میان بگذارند باید از مقام قضاوت استعفا دهیم! انسان ها برای صحبت کردن به کسانی نیاز دارند که پیش از صحبت پرونده آن ها را نبسته باشند! جامعه انسانی از مسئله قضاوت نابجا به شدت رنج می برد و حتی فن بیان هم گاهی حریف این مشکل نمی شود. تنها لازم است برای برطرف کردن این چالش در خود و رفتارهایمان تغییر ایجاد کنیم؛ واگرنه فن بیان به هیچ وجه تاثیری به دنبال خود نمی آورد.

منفی نگری

یکی از اشتباهات خطرناک در فن بیان که ما در طول سخن گفتن با دیگران تجربه می کنیم منفی بافی است! منفی بافی نه تنها در فن بیان بلکه در طول سخنرانی می تواند وجهه شما را خراب کند. برای این که انسان مثبتی در نگاه اطرافیان باشید اولا نسبت به همه چیز با خوش بینی عمل کنید و از به کار بردن حروف منفی ساز بپرهیزید. فردی که منفی باف باشد نمی تواند فن بیان خوبی داشته باشد و دیگران را تحت تاثیر خود قرار دهد.

گله و شکایت کردن

اگر قرار است با فن بیان و البته تکنیک های درخواست افزایش حقوق مدیرتان را قانع کنید گله و شکایت کردن را برای همیشه کنار بگذارید. گله و شکایت کردن یکی از راه های انتقال امواج منفی است که همواره نکوهش می شود.

اشتباهات خطرناک در فن بیان

بهانه آوردن در صحبت کردن

یکی از عواملی که موجب تغییر تفکر دیگران نسبت به شما می شود چنگ زدن به هر بهانه ای است که بتواند شما را از مخمصه نجات دهد. فراموش نکنید که انسان های شجاع همیشه بیشتر مورد قبول واقع می شوند و موفق تر هم هستند.

تعصب بیش از حد

تعصب روی یک مسئله خاص موجب بسته شدن چشمان شما به روی حقیقت می شود. اگر قرار باشد نسبت به یک مسئله خاص بیش از حد واکنش نشان دهید نمی تواند شنونده خوبی باشید. حال آن که یکی از شروط فن بیان همیشه خوب شنیدن و دوری از پرگویی می باشد. از تعصب بپرهیزید و تنها زمانی سعی کنید فن بیان را به خوبی یاد بگیرید که بی تعصب و کاملا متعادل بتوانید برخورد کنید.

اما برخی از اشتباهات هم در کنار اشتباهات خطرناک در فن بیان مستقیما سخنرانی شما را تحت تاثیر قرار می دهند. در ادامه با خطاهای متداول در سخنرانی آشنا می شوید:

عدم آمادگی کافی در سخنرانی

شکست قطعی زمانی رقم می خورد که نتوانید با دانش و آمادگی کافی روی صحنه حاضر شوید. فراموش نکنید که در طول سخنرانی همه چیز در دستان شما قرار داد و شما مسئول این جمعیتی هستید که قرار است در مقابلشان سخن بگویید. برای وقتی که دیگران گذاشته اند ارزش قائل شوید و با ناشی گری وقت را تلف نکنید!

اشتباهات خطرناک در فن بیان

استفاده یش از حد از زبان بدن

پیش از این درباره تکنیک های ارائه سخنرانی جذاب صحبت کرده ایم. مسلما استفاده از زبان بدن مثل حرکت به اطراف، تکان دادن دست و گاهی حرکات سریع برای تغییر جو سخنرانی لازم است. اما به یاد داشته باشید که زبان بدن و برخی از حالات چهره سخنران که باعث جذابیت بیشتر موضوع می شود در نقش یک چاشنی یا ادویه هستند. استفاده بیش از حد از ادویه نه تنها به خوشمزه تر شدن سخنرانی شما کمکی نمی کند بلکه آن را تلخ و سرگیجه آور می کند.

اشتباهات خطرناک در فن بیان

شوخی های نامناسب

گاهی جو سخنرانی صمیمی تر از همیشه است و مخاطبان در سن یکسان و نزدیکی قرار دارند. بنابراین استفاده از شوخی مفید تر و راحت تر به نظر می رسد. اما در شوخی باید حد و مرز را نگه داشت. تمسخر اقوام، دین و آیین و مذهب افراد از بزرگ ترین اشتباهات خطرناک در فن بیان و در طول سخنرانی می باشند.

عدم مدیریت زمان

حتما برای شما هم پیش آمده است که در سخنرانی حضور داشته اید و خود سخنران بارها به استفاده بیش از حد از وقت خود اعتراف کرده است؛ با این حال از حرف زدن دست نکشیده است!

در این مواقع بدترین واکنش حضار ترک سالن می باشد. برای جلوگیری از چنین مشکلاتی زمان خود را به خوبی مدیریت کنید و از محدوده تعیین شده فراتر نروید.

اشتباهات خطرناک در فن بیان

بی وقفه سخن گفتن

عجله در سخن گفتن و مداوم حرف زدن در طول سخنرانی قطعا خسته کننده است. همان طور که گفته شد افراد ظرفی به نام صبر و البته حافظه دارند. حتی اگر به احترام شما هم سالن را ترک نکرده و صبر به خرج دهند هیچ بخشی از حرف های شما در ذهنشان ثبت نمی شود.

خشک صحبت کردن

شوخی در سخنرانی لازم است؛ اما همیشه منظور از شوخی تعریف جوک و نکات خنده دارد نیست. برای این که خشکی صحبت های شما برطرف شود و به عبارت دیگر صمیمتی که باید و شاید میان شما و مخاطبان برقرار شود اولا از لحن رسمی خود کمی بکاهید؛ ثانیا کاملا بر حقایق ، آمار و نکاتی علمی تکیه نکنید. همیشه نمونه های عینی بیش تر تاثیرگذار هستند و بهتر در خاطر افراد ثبت می شوند.

اشتباهات خطرناک در فن بیان

استفاده زیاد کلمات پیچیده و علمی

اگر سخنرانی شما توام با کلمات و عبارات علمی نامفهوم باشد بیش تر شبیه یک فروشنده هستید تا یک سخنران! فروشنده ای که می خواهد علمش را به رخ بکشد و نهایتا به مشتری بفروشد. برای این که چنین برداشتی از سخنان شما ایجاد نشود اولا از اصل خلاصه گویی و کوتاهی کلام که گفته شد استفاده کنید، ثانیا عبارات علمی را به سادگی برای مخاطبان توضیح دهید تا همه متوجه منظور شما شوند.

به کارگیری بیش از حد از قیدها

برخی از سخنرانان پیوسته از قید احتمالا، مسلما، در حقیقت، قطعا یا در واقع استفاده می کنند. تکرار بیش از حد این کلمات از اشتباهات خطرناک در فن بیان می باشد.

مقالات ما را در دانشگاه زندگی دنبال کنید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

دو سال پیش، من با نهایت تحیر و تعجب در بین جمعی از حضار حضور داشتم و به یکی از بهترین سخنرانی ها گوش می دادم. سخنران همه ما را توسط شیوه سخنرانی خود تحت تاثیر قرار داده بود.من در ردیف اول سالن نشسته بودم و سعی کردم روش های وی را به دقت ارزیابی کرده و برخی از تکنیک ها و قانون سخنرانی و متد روز  آموزش سخنرانی و فن بیان وی را فرا بگیرم. به نظر می رسید او تمام ابزارهای یک سخنران فوق العاده را در اختیار داشت.

در وسط سخنرانی وی اندکی ناامید شدم. برخی از مثال های وی برایم آشنا بودند.

او مثال ها را به صورت اول شخص تعریف می کرد، اما من افرادی که این اتفاقات برای آنها رخ داده بود را می شناختم. با تغییر برخی از جزئیات، وی داستان سایر افراد را سرقت کرده و در مقابل بیش از ۲۰۰۰ نفر، از آنها به نفع خود استفاده می کرد.

من به صندلی خود تکیه داده و به ادامه سخنرانی وی گوش کردم. دیگر مثل چند لحظه پیش تحت تاثیر سخنرانی وی قرار نگرفتم. در اصل، شک من بیشتر شد و این امر مانع از توجه من به سخنرانی وی گردید. من آن شب چیزهای زیادی یاد گرفتم، اما مربوط به مهارت های سخنرانی نبودند. من یاد گرفتم که صرف نظر از فوق العاده بودن سخنرانی، هیچ میزان استعداد نمی تواند مانع از نادیده گرفته شدن دو قانون سخنرانی گردد.

قانون سخنرانی

 

  1. قانون سخنرانی: شخصیت

مادران ما همیشه به ما می گفتند که “عمل بهتر از حرف است.” این اصل در مورد سخنرانی نیز صحت دارد. نحوه عملکرد ما بسیار مهم تر از سخنانی است که از دهان ما خارج می شوند.

شما می خواهید به فردی که با شما صحبت می کند، اعتماد کنید و دوست دارید وی فرد قابل اعتمادی باشد. شخصیت شما منجر به تاثیرگذاری بر روی پیام شما قبل از آغاز سخنرانی شما می گردد. این تاثیر قبل از اولین یادداشت برداری از سوی مخاطبین و حتی اولین خنده آنها رخ می دهد.

زمانی را برای تفکر در مورد این موضوع اختصاص دهید. زمانی که فردی به میکروفون نزدیک می شود، شما انتظار دارید وی ظاهر و شخصیت بسیار خوبی داشته باشد. دوست دارید وی فردی ماهر، جذاب و جالب به نظر برسد. وی فردی باشد که شما نیز بخواهید وی را به عنوان الگوی خود انتخاب کنید. شما نیز قصد دارید سخنران فوق العاده ای باشید. بدین دلیل است که در Toastmasters شرکت کرده اید. شما می دانید که بازخورد، تجربه و اعتبار دریافتی از این انجمن منجر به بهبود ارتباط شما خواهد گردید.

برای شما، قابل اعتماد بودن فرد بسیار مهم تر از توانایی وی به عنوان یک سخنران می باشد. اگر یکی از همکاران شما بر روی سکوی سخنرانی رفته و در مورد اخلاق سخنرانی نموده و شما نیز بدانید که وی برخی از اشیای اداره را به منظور مصارف شخصی در کیف خود حمل می کند، واکنش شما چه خواهد بود؟ زمانی که شما شاهد یک آگهی در بیلبوردی می شوید که بر روی آن نوشته شده است که بیل واتشیزنیم در مورد “کار گروهی” سخنرانی خواهد کرد و اینکه می دانید وی شرکت خود را همانند یک دیکتاتور مدیریت می کند، چه حسی به شما دست می دهد؟

سامرست موآم می گوید: “هرگز شخصیت افراد را با سرشت آنها اشتباه نگیرید.” این جمله کاملا صحیح است. این دقیقا حسی است که در حین مشاهده یک آگهی متناقض در مورد یک سخنران و شخصیت وی به ما دست می دهد. زمانی که یک فرد با شخصیت در حال سخنرانی است، حتی در صورتی که سخنرانی وی فوق العاده نباشد، ما حس خوبی خواهیم داشت.

یک تست ساده شخصیت که در یک ضرب المثل قدیمی به آن اشاره شده است، بدین صورت است که “شخصیت شما زمانی مشخص می شود که فردی به شما نگاه نمی کند.” این جمله بسیار ارزشمند است. هدف اصلی این است که شخصیت و رفتار ما در یک جمع تفاوتی با شخصیت ما در مواقعی که فردی به ما نگاه نمی کند، یکسان باشد. شخصیت شما را نمی توان از پیام شما جدا نمود. روحیه، شخصیت و عواطف درونی شما از طریق کلمات و اقدامات شما نشان داده می شوند.

بعد از مدتی، من در مورد پیام آن سخنرانی تفکر کردم. من داستان های وی را به خاطر داشتم، اما متوجه هدف او نبودم. هر چه بیشتر موارد را بررسی کردم، بدین نتیجه رسیدم که اطلاعات ارزشمند بسیار کمی در طی سخنرانی یک ساعته وی ارائه شده است. در آن زمان به این نتیجه رسیدم که وی قانون سخنرانی دوم را زیر پا گذاشته است.

قانون سخنرانی

  1. قانون سخنرانی:محتوا

شخصیت و جذبه فرد ممکن است شیوه سخنرانی فرد را برای مخاطبین جالب تر سازد، اما محتوا باعث به چالش کشیده شدن ذهن افراد می گردد. بدون شک شما قصد دارید به بهترین سخنران تبدیل شوید، اما این موضوع را به خاطر داشته باشید: یک روز بد بر روی صحنه به دلیل عدم در اختیار داشتن محتوای مناسب منجر به تاثیر غیرقابل بازگشتی می گردد. اما یک روز بد با محتوای قوی می تواند تاثیر فوق العاده ای داشته باشد.

قانون سخنرانی محتوای بیرون بر را در نظر بگیرید. اگرچه سخنرانی فردی که من در آن شرکت کرده بودم بسیار جذاب بود، اما محتوایی را در اختیار مخاطبین قرار نمی داد. همزمان با آماده سازی سخنرانی خود به این موضوع فکر کنید که مخاطبین بعد از ترک سخنرانی چه مواردی را به خاطر خواهند داشت؟

یکی از روش های مطمئن برای دستیابی به این هدف، ایجاد ارتباط بسیار قوی بین محتوا و موضوع سخنرانی است تا محتوا هرگز فراموش نشوند. هر یک از مواردی که بیان می کنید باید موضوع سخنرانی خود را مورد تاکید قرار دهند. در صورت امکان، محتوا باید به گونه ای باشند که مخاطبین نتوانند آن را فراموش کنند. زمانی که افراد یادداشت برداری می کنند، می توانید تشخیص دهید که شما محتوای ارزشمندی را با آنها در میان گذاشته اید.

این دو اصل بسیار ساده می باشند، اما با این حال می توانند کسب و کار شما را از کسب و کار سایر افرادی که به این اصول توجهی ندارند، متمایز سازند.

مقالات بیشتر را کلیک کنید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

دنیا پر است از سیاستمندارانی که سودای شهرت و قدرت را دارند، از هر ترفندی برای تهیه سخنرانی انتخاباتی و جلب نظرات مخالفان خود استفاده می کنند، هزینه های کلان و هنگفت را برای تبلیغات و سیاه نمایی رقبا خود صرف می کنند اما از یک ضعف بزرگ رنج می برند: سخنرانی اثرگذار! شاید شما سخنران خوبی باشید و مهارتتان به اندازه ای باشد که در بزرگ ترین سالن های کشور یا حتی دنیا بتوانید به سخنرانی بپردازید اما هرگز نمی توان سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ را با سخنرانی های معمول قیاس کرد!

دمای انتخابات در کشورهای مختلف از جمله کشور ما با این که انتخابات به پایان رسیده در بالاترین درجه خود قرار دارد. به عنوان یک طرفدار یا مخاطب مناظرات انتخاباتی حتما برای شما هم پیش آمده است حس کنید چه قدر یک سخنرانی و شیوه سخنوری یک فرد می تواند روی تصمیمات آینده شما اثر بگذارد. در واقع حرارت ناشی از افزایش تب انتخاباتی با همین سخنرانی ها است که به مردم منتقل می شود و هیچ نوع سخنرانی به اندازه کلمات و سخنان کوبنده ای که نامزدهای انتخاباتی بیان می کنند ممکن نیست روی مردم اثر بگذارد.

از میان سخنرانی های انجام شده توسط تمام رجال سیاسی برخی از سخنرانی ها و مطالبی که در آن ها بیان شده اند انگیزشی تر و الهام بخش تر بوده اند و در تاریخ ماندگار شدند. سخنرانی های آبراهام لینکلن، رونالد ریگان، تئودور روزولت، لیندون جانسون و فرانکلین روزولت از جمله موفقیت آمیزترین سخنرانی های انجام شده در ایالات متحده آمریکا هستند که نقطه شروع، میانه و پایان آن ها به عنوان نقطه عطف تاریخ ریاست جمهوری آمریکا و دنیا شناخته شده اند.

دانشگاه زندگی قصد دارد شما را با برخی از این سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ جهان آشنا کند. این سخنرانی ها الگو خوبی برای نامزدهای آینده ریاست جمهوری هستند و قطعا شناخت شیوه سخنرانی این افراد در شکل گیری استراتژی های سخنوری انتخاباتی هر فرد اثر می گذارد.

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

سخنرانی بزرگ لینکلن در نطق گتیسبرگ

در نوزدهم نوامبر ۱۸۶۳، لینکلن به پاس فداکاری های صورت گرفته در گورستان ملی پنسیلوانیا در منقطه گتیسبرگ به سخنرانی پرداخت. هر چند که سخنرانی لینکلن که در دو دقیقه ارائه شد در لیست کوتاه ترین سخنرانی های دنیا قرار دارد اما به عنوان قوی ترین و به یادماندنی ترین سخنرانی های دنیا در ذهن اقشار مختلف آمریکا خصوصا کودکان و بچه های دبستانی نقش بست.

بخشی از این نطق ماندگار و بی نظیر که فقط و فقط ۲۷۲ کاراکتر داشت را با هم مرور می کنیم:

“چهار دورهٔ بیست ساله و هفت سال پیش، پدرانمان در این قاره ملتی نو پدید آوردند؛ ملتی که رویای آزادی در سر داشت و خود را برای رسیدن به برابری میان تمام انسان ها وقف کرده بود.

ما اکنون درگیر جنگی داخلی شده‌ایم که دوام آن ملت یا هر ملت دیگری را که همان رویاها و همان اهداف را در سر دارد در معرض آزمون و ارزیابی قرار داده است. ما در یکی از میادین نبرد همان جنگ گرد هم آمده‌ایم. آمده‌ایم تا بخشی از آن میدان نبرد را به آرامگاه ابدی کسانی اختصاص دهیم که درست در همین‌جا از جان خود گذشتند تا آن ملت به حیاتش ادامه دهد. این اقدام ما کاملاً مناسب و به جا بود. اما اگر عمیق‌تر بنگریم، ما نمی‌توانیم این زمین را به یاد آنان نامگذاری کنیم، ما نمی‌توانیم به این زمین قداست ببخشیم، ما نمی‌توانیم این زمین را مبارک کنیم. مردان شجاعی که در اینجا جنگیدند، چه مرده چه زنده، آنان‌اند که به این زمین قداست بخشیده‌اند؛ خیلی بیشتر از آن حدی که تلاش‌های ناچیز ما اندکی از آن بکاهد یا به آن بیفزاید.”

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

نطق لینکلن چرا متمایز شده است؟

لینکلن طی سخنرانی تاریخی خود برخی از بزرگ ترین و بارزترین خصیصه های انسانی اش را به نمایش گذاشته بود:

فروتنی لینکلن

در بخش های پایانی این سخنرانی (که ما در این مطلب دیگر بدان اشاره نکرده ایم) لینکلن به تلاش های بی بدیل خود که شرافتمندانه در راه نهضت به کار برده است می پردازد. او با تحسین شهدا و کسانی که در راه دفاع جنگیده و مرده اند تواضع خود را به کسانی که در مقابل آن ها سخنرانی می کند نشان می دهد.

منطق لینکلن

این سخنرانی در دنیا به دلیل شفاف سازی لینکلن درباره فعالیت های ایالات متحده مشهور شده است. او در این سخنرانی کوتاه به تمام مردم یادآوری می کند که آزادی و پایداری ملت آمریکا چگونه به دست آمده است.

نطق لیندون جانسون: ما باید غلبه کنیم!

در اواسط دهه۱۹۶۰ بود که جو آمریکا در شورش های نژادی متشنج شد. در این زمان بود که سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا برای آزادی و حقوق برابر همه آمریکایی از کنگره درخواست احقاق حق همه آمریکایی تبارها را اعلام کرد. او در این نطق از عبارت “ما غلبه خواهیم کرد” استفاده کرد و خواست در هر شرایط مردم سفید یا سیاه، اهل جنوب یا شمال فقط و فقط یم آمریکایی خطاب شوند و بس!

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

بخشی از سخنرانی لیندون جانسون:

“ماموریت ما در بزرگ ترین و اساسی ترین کشور دنیا اصلاح اشتباهات، برقراری عدالت و خدمت رسانی به انسان ها است. اکنون با بحران های زیادی رو به رو هستیم. زندگی ما توام با مشکلات و مباحث بزرگی نظیر جنگ و صلح و رفاه و افسردگی مردم می باشد.”

نطق لیندون جانسون چرا متمایز شده است؟

بدون شک اقتدار و صلابت در سخنان لیندون جانسون از عوامل تاثیرگذار در متمایز شدن سخنرانی های او بوده است. او در بخشی از پایان سخنرانی خود می گوید:

وطیفه سیاه پوستان است تا از نعمت آمریکایی تبار بودن خود دفاع کنند. هدف سیاه پوستان هدف ما است؛ چون در صحنه دنیا این فقط سیاه پوستان نیستندکه مطرح می شوند؛ این همه ما هستیم که باید با میراث فلج کننده تعصب و  بی عدالتی بین خودمان مبارزه کنیم! ما مبارزه خواهیم کرد!

نطق افتتاح جان اف کندی

جان اف کندی، جوان ترین و خوش سیما ترین چهره سیاسی آمریکا می باشد که در دوران جوانی خود به منصب ریاست جمهوری دست یافته است. ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ جهان به جان اف کندی تعلق دارد که مردم را به یک دوره متفاوت در تاریخ آمریکا وارد می کند. او در این سخنرانی مردم را به چالش می کشد تا این بار به کشور خودشان فکر کنند؛ نه کشور بیگانه!

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

بخشی از سخنرانی الهام بخش وی را می خوانید:

“در طول تاریخ طولانی جهان فقط چند نسل بوده اند که از آزادی مطلق خود زمانی که در معرض خطر محض قرار داشتند دفاع نمودند. انرژی، تلاش و از خود گذشتگی ما نوری است که به کشور ما می تابد و این روشنایی جهان را روشن می کند.”

سخنان رونالد ریگان در دروازه براندنبورگ

جملات کلیدی معمولا طی سخنرانی های بزرگی که توسط نامداران تاریخ نظیر رونالد ریگان به کار برده شده اند تبدیل به ماندگار ترین بخش نطق آن ها شده اند. مثلا رونالد ریگان بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که هیچ کشوری بیش تر از آلمان تحت تاثیرمشکلات جنگ قرار نگرفته بود از گورباچف رهبر شوروی خواست دیوار برلین را تخریب کند.

ماندگار ترین سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ

گفته می شود هیچ لحظه ای در سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ به این شکل نمادین نبوده و این نفوذ را در افکار جهانی نداشته است.

شما چه فکر می کنید؟

به نظر شما کدام یک از سخنرانی های رئیس جمهورهای تاریخ الگو بهتری برای نامزدهای انتخاباتی است تا بتوانند شبیه به یک رئیس جمهور واقعی سخنرانی کنند

سخنرانی را اینجا بیاموزید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

روی صحنه ایستاده‌اید، همه چیز برای شروع آماده شده و مشغول نگاه و مرور کردن متنی هستید که از قبل برای سخنرانی آماده کرده بودید. در حال تمرین هستید که با دیدن بخشی از عبارات سوالات متفاوت و الهام‌برانگیزی در ذهنتان ایجاد می‌شود که آرزو می‌کنید ای کاش هرگز این لحظه این سوالات برایتان به وجود نمی‌آمد؛ مثلا این که ربط این جمله با این بخش از سخنرانی چیست و چه ارتباطی در این بین وجود دارد که باعث شده از آن دو عبارت در یک زمان استفاده کنید؟ به راستی این جادو چینش عبارات و کلمات در گذار از مراحل مختلف سخنرانی چیست که کنار هم قرار گرفتن آن‌ها چنین انسجامی در سخنرانی ایجاد می‌کند؟

همین ابهام و سوالات نیز ممکن است برای مخاطبان به وجود آید. مخاطب روی صندلی نشسته و درگیر جریان سخنرانی شده است که از خود می‌پرسد چه طور و به چه دلیل این مسیر ناگهانی عوض می‌شود و سخنران به صورت تصادفی به مباحث جلوتر می‌پردازد و دوباره به همان نقطه بازمی‌گردد.

گذار از مراحل مختلف سخنرانی با جادو چینش کلمات و عبارات در عین حال که ممکن است خیلی دلچسب و غافلگیرکننده باشد ممکن است باعث گمراهی مخاطب نیز بشود. این مشکل زمانی رخ می‌دهد که سخنران از ارتباط درست عبارات و جایگاه صحیح قرارگیری کلمات آگاه نباشد و با چینش نادرست کلمات باعث سردرگمی مخاطب شود.

آن چه که امروز در دانشگاه زندگی بررسی می‌کنیم اصول چینش کلمات و عبارات در متن سخنرانی و ترتیب قرارگیری آن‌ها هنگام سخنرانی می‌باشدو. در پایان نیز به بررسی برخی از مثال‌های کاربردی برای چینش هر چه بهتر کلمات و بهره‌وری هر چه بیش‌تر از قدرت جادویی کلمات می‌پردازیم.

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

در مباحث آموزش سخنرانی و فن بیان مطلب مهمی تحت عنوان انتقال سخنرانی مطرح می‌شود که اگر تجربه شرکت در سخنرانی‌های کوچک و بزرگ را داشته باشید حتما با معضل ناشی از عدم توجه به این اصل مواجه شده‌اید. اما انتقال سخنرانی چیست و اصلا چرا باید به انتقال از یک جمله به جمله دیگر در سخنرانی تا این حد توجه داشته باشیم؟

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

نگاهی بر مفهوم “انتقال در سخنرانی”

انتقال در سخنرانی همان استفاده از کلمات و عباراتی می‌باشد که به واسطه قدرت و تطابقی که با موضوع دارند سبب هدایت آرام، جذاب و نامحسوس سخنرانی می‌شوند. این کلمات معمولا شامل گذار از یک تک کلمه به جملات و عبارات بلندتر است اما می‌تواند بسته به موقعیت برای تمام جملاتی که در متن سخنرانی گنجانده شده‌اند استفاده شود.

کلمات انتقال دهنده اتصال بین دو ایده را هموار می‌کنند و باعث می‌شوند سخنران در گذار از یک مطلب به مطلب دیگر کم‌تر به زحمت بیفتد. در مقابل ارتباط بین ایده‌ها و مقصود اصلی سخنران نیز با این ترفند به خوبی آشکار می‌شود. نتیجه این شفافیت درک و فهم بهتر مخاطب از سخنرانی است.

روش‌های چینش کلمات و عبارات به بهترین شکل ممکن در سخنرانی

اصول و اساس چینش کلمات و عبارت را در بسیاری از سخنرانی‌های بزرگ دنیا و مثلا در تحلیل فن بیان و شیوه سخنرانی مارتین لوتر کینگبه خوبی مشاهده می‌کنیم. انواع و اقسام مختلفی از روش‌های انتقال بین جملات در سخنرانی وجود دارد که هر یک، یک ارتباط فعلی را مشخص می‌کنند. برخی سبب تضاد در سخنرانی و جذاب‌تر کردن آن شده و برخی باعث تکیه و تاکید بیش‌تری بر مفهوم قبلی خود می‌شوند.

در ادامه برخی از روش‌های چینش کلمات و عبارات را به همراه تعدادی مثال کاربردی می‌خوانید.

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

کلمات ربطی برای انتقال بین ایده‌های مشابه

فرض کنید در حال بیان کردن دو مثال، داستان یا تحلیل مشترک هستید و هر دو بار اطلاعاتی مشابهی دارند. در این حالت چینش این دو ایده در سخنرانی به واسطه کلمات زیر منطقی‌تر است:

  • اگر دقت کنیم می‌بینیم که…
  • همچنین
  • این درست مثل این است که…
  • در روشی مشابه می‌بینیم که…

کلمات ربطی برای انتقال از یک ایده به ایده کاملا متضاد

وقتی در سخنرانی به ایده متضاد و مخالف بر می‌خوریم و نوبت به تحلیل آن می‌رسد خیلی بیش‌تر از قبل باید محتاطانه عمل کنیم؛ چون تا به حال مسیر فکری مخاطب شکل گرفته و یک ساختار دیگری در ذهن خود ایجاد کرده است و حالا قرار است همه چیز با یک دیدگاه مخالف به هم بریزد. در چنین حالاتی می‌توانید از کلمات زیر برای انتقال نرم‌تر، آرام‌تر و بی‌دردسرتر استفاده کنید:

  • اگرچه در این بین…
  • در مقابل این موضوع….
  • بر عکس…
  • از طرفی دیگر…
  • اگر تلنگری به اطراف داشته باشیم ….
  • اگرچه نمی‌توانیم موضوع….را انکار کنیم
  • استدلال مخالف این موضوع این چنین است که…
  • اگر نگاهی به سمت مخالف این موضوع داشته باشید…
  • با این حال نمی‌توان انکار کرد که…

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

کلمات ربطی برای ارائه جزئیات بیش‌تر درباره یک ایده

در حال سخنرانی هستیم و بخشی از یک ایده نیاز به توضیحات جزئی تر دارد. در چنین حالتی از یک ایده به ایده مشابه با مختلف گذار نداشتیم اما به هر حال برای بیان اطلاعات بیش‌تر باید از بخش قبلی گذار کنیم و از این رو به کلمات ربطی زیر نیاز داریم:

  • همچنین
  • علاوه بر این …
  • از این گذشته …
  • نه تنها این، بلکه…
  • به زبان دیگر…

کلمات ربطی برای انتقال از یک ایده به بخش‌های شماره‌گذاری شده

در بسیاری از سخنرانی‌ها بخشی وجود دارد که به واسطه اعداد یا حروف شماره‌گذاری و ترتیب‌بندی شده است. مثلا مراحل انجام یک آزمایش یا راهنما گام به گام یک خرید. در چنین شرایطی کلمات ربطی ما به موارد زیر محدود می‌شوند:

  • اول (اولین گام)…
  • دوم (دومین گام)
  • سوم (سومین گام)
  • قدم آخر

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

کلمات ربطی برای نمایش رابطه علت و معلولی بین دو ایده متفاوت

سخنران به پشتیبانی از حرف و ایده‌ها در طول سخنرانی نیاز دارد. به علاوه نباید از مخاطب انتظار داشت تا همه چیز را تحلیل کرده و متوجه شود. مثلا همین رابطه علت و معلولی که بین دو ایده مختلف وجود دارد. در این حالت ممکن است سخنران به یک قدم جلوتر برود و مثلا اسلاید آخر را در نیمه سخنرانی مرور کند؛ چون در نتیجه همان ایده‌ای به وجود آمده است که قبلا گفته‌ است.

برای نمایش رابطه علت و معلولی از نمونه‌های زیر در چینش کلمات و عبارات استفاده کنید:

  • از این رو
  • در نتیجه
  • به دلیل این که…
  • این مهم است چون بر اثر….
  • نتیجه این روند…

نحوه چینش کلمات و عبارات در نوشتار و ارائه متن سخنرانی

کلمات ربطی برای عبور از یک ایده و پشتیبانی از آن

در چنین حالاتی ایده دوم مثل مثالی است که هویت و مفهوم ایده قبلی را در بر دارد.

  • به عنوان مثال
  • یک مثال کاربردی در این زمینه…
  • برای فهم بهتر این موضوع…
  • مثال واقعی این موضوع در زندگی واقعی چیست؟
  • اما این موضوع در زندگی واقعی هم ممکن است رخ دهد؟ بله….

کلمات ربطی برای انتقال از مقدمه به بدنه سخنرانی

  • بحث را با …شروع کنیم…
  • برای شروع با توضیح … پیش می‌رویم
  • بگذارید برای شروع درباره ….صحبت کنیم
  • اکنون که چشم‌انداز کاملی درباره بحث داریم بگذارید با …شروع کنیم

کلمات ربطی برای انتقال بحث از یک سخنران به سخنران دیگر

در برخی از سخنرانی‌ها بدون حضور مجری دو سخنران به صورت همزمان سخنرانی می‌کنند. در چنین حالتی بهتر است سخنران اول از کلمات ربطی مناسبی برای اعلام همزمان سخنران بعدی و ختم سخنرانی خود استفاده کند.

  • برای رسیدن به نتیجه قطعی سخنرانی را با X ادامه می‌دهیم
  • در ادامه میکروفون را به X واگذار می‌کنم
  • برای فهم بهتر این موضوع از X کمک می‌گیریم

چند نکته کلیدی برای چینش کلمات و عبارات در سخنرانی

  1. از شمارش غیردقیق و اشتباه  خودداری کنید. برخی از سخنرانان جمله خود را به صورت شماره‌گذاری شده شروع می‌کنند اما در ادامه ذکر شماره را فراموش می‌کنند
  2. از ارتباط بین دو ایده یا جمله اطمینان کسب کنید
  3. ایجاد ارتباط بین دو ایده‌ای که به هیچ وجه به هم مرتبط نیستند مثل روشن کردن راهنما راست خودرو و گردش به چپ است! این دقیقا همان حالتی است که برای مخاطب به وجود می‌آید چون انتظار دیدن و شنیدن چیز دیگری را داشته است!
  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

برای بسیاری از ما تهیه متن سخنرانی مثل پریدن از پرتگاه است. سرانجام این پرش یا سقوط و نابودی است یا این که اصلا این ریسک را قبول نمی‌کنیم و در موقعیت فعلی خود درجا می‌زنیم. چون در هر صورت راه سومی وجود دارد و آن واسپاری امر مهم تهیه متن سخنرانی به نویسنده یا فرد کاربلد و باتجربه‌ دیگر است.

همه چیز آماده است تا یک بار برای همیشه دلتان را به دریا بزنید و در موقعیتی قرار بگیرید که هر نویسنده قدرتمند متن سخنرانی قرار دارد. کسی که در تهیه متن سخنرانی بکوشد و توانایی بالایی کسب کند همزمان با یک تیر چند نشان زده است. مثلا هم به فروش و عرضه محصولات یا خدمات خود کمک کرده است، هم تعهد عمیق‌تری نسبت به بحث و روند سخنرانی دارد و هم با کلمات خود اذهان و قلب‌ها را برمی‌انگیزد. چیزی که به مثابه قدرت جادویی برای سخنران است و کمک می‌کند تا سخنران به واسطه فن خطابه خود مخاطبان را جادو کند.

تهیه متن سخنرانی

ممکن است در همین لحظه با خودتان بگویید که به عنوان یک سخنران احتمالا وقت کافی برای نوشتن و تهیه متن سخنرانی ندارید و هرگز به این سطح از مهارت نمی‌رسید؛ خصوصا اگر تا به حال خودتان را این کار را انجام نداده باشید. اما بد نیست بدانید که همه ما مهارت معینی برای نوشتن و ترکیب‌بندی صحیح جملات را در اختیار داریم و برای شکوفایی این استعداد و توانایی جادویی نیازی به صرف چند سال از عمرتان در آکادمی‌های جادوگری نیست!

مهارت‌ها و نکاتی که در این سری آموزشی از دانشگاه زندگی می‌آموزید ترکیبی است خلاقانه از تمام توانایی‌های موردنیاز به سخنران برای تهیه متن سخنرانی تا مخاطبان انگشت به دهان بمانند.

با این ترفندها قدرت جادویی خود را در تهیه متن سخنرانی به رخ بکشید

به جز خودکاری که برای نوشتن متن سخنرانی و خط خطی‌های مکرری که هنگام نوشتن متن اولیه به وجود می‌آید، مطابق با اصول نحوه ارائه سخنرانی از روی متن به ابزار دیگری نیاز دارید که شما را از کلیشه‌های ذهنتان در باب تهیه متن سخنرانی خلاص می‌کند!

تهیه متن سخنرانی

قدرت جادویی برنامه‌ریزی در تهیه متن سخنرانی

بهترین و عاقلانه‌ترین سرمایه‌گذاری که می‌توانید روی سخنرانی داشته باشید جستجو مختصر اولیه ابتدا درباره محیط سخنرانی و سپسآنالیز مخاطبان پیش از سخنرانی است. برای برنامه‌ریزی دقیق‌تر لازم است به این سوالات پاسخ داده شود:

  • چه کسی: چه کسی توسط شما قرار است مورد خطاب قرار گیرد؟ دانش‌آموز؟ دانشجو؟ وکیل؟ وزیر؟ معلم؟ مهندس؟
  • چرا: چرا این افراد اکنون مقابل شما قرار دارند؟
  • چه چیزی: این افراد انتظار دارند چه چیزی از شما بشنوند؟ چالش‌های پیش‌رو برای ادامه تحصیل خارج از کشور؟ اهدافی که برای انتخاب رشته دانشگاهی لازم است در نظر داشته باشیم؟ نحوه بازاریابی محصولات تازه‌وارد به بازار پرتلاطم و…

به این دست سوالات در تهیه متن سخنرانی باید به صورت واقع‌گرایانه پاسخ داده شود. یکی از سوالات مهمی که هر مخاطب پیش از قرار گرفتن در یک سخنرانی از خود می‌پرسد این است که اصلا علت حضور من در این جمع چیست یا بهتر بگوییم، چه چیزی قرار است بعد از حضور در این سخنرانی عاید من شود. چه بهتر که ساز و کار سخنرانی پیرامون پاسخگویی به همین سوال طراحی و تنظیم شود.

تهیه متن سخنرانی

قدرت جادویی شور و اشتیاق سخنران در تهیه متن

یک قانون نانوشته در سخنرانی وجود دارد؛ این که شنونده شاید بعدها به یاد نیاورد شما چه کلماتی را بیان کردید اما قطعا به خاطر می‌سپارد چه احساسی در او ایجاد نمودید. شاید به همین دلیل باشد که سخنرانان به دنبال ترفندهای سخنرانی از روی متن طوری که انگار از روی متن نمی‌خوانیم هستند؛ چون مخاطب اگر متن را هم به خاطر نسپارد تک تک اقدامات سخنران را به یاد خواهد داشت.

این قانون طلایی را همواره به یاد داشته باشید و بدانید در گیر و دار آمار و ارقام و داده‌های رنگارنگی که به خورد مخاطبان خود می‌دهیم فاکتورهای اثرگذاری دیگری نیز وجود دارد.

این اصل با یکی از اصول مهم ارتباطات تجاری نیز منطبق است. اصلی که نشان می‌دهد اکثر مردم داده‌ها را کوچک می‌شمارند و در عوض نسبت به زمینه گفتگو (حالات و ژست فردی که سخن می‌گوید) بیش‌تر اشتیاق نشان می‌دهند. پس چه بهتر که زبان ما در تهیه متن سخنرانی حاوی کلماتی باشد که برای مخاطب از همه مهم‌تر است. از قدیم هم گفته‌اند آن سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند!

تهیه متن سخنرانی

قدرت تظاهر کردن در تهیه متن سخنرانی

شما هرگز نمی‌توانید غذا بخورید تا زمانی که آن را طبخ نکرده‌اید و یا نمی‌توانید کتابی را مرور کنید که هنوز آن را نخوانده‌اید. با این حال بسیاری از سخنرانان به محض شروع نوشتن متن دنبال ویرایش آن چیزی هستند که هنوز به طور کامل نگاشته نشده است! چنین عادتی اشتباه محض در تهیه متن سخنرانی است و اگر با این روش پیش بروید قطعا قدرت شور و اشتیاق را برای نگارش متن از خود سلب نموده‌اید.

تهیه متن سخنرانی

وقتی که دست به قلم می‌شوید با هر جمله‌ای متن را آغاز کرده و وانمود کنید که می‌توانید هر آن چه که بخواهید را بنویسید. در ابتدای این فرآیند تمام تصورات و ذهنیات خود را از بند آزاد کنید و آن‌ها را به حال خود بگذارید تا افسار گسیخته به هر سو بروند و ادامه یابند. این ترفند را حتما امتحان کنید؛ خصوصا اگر متن سخنرانی را برای شرکتی آماده می‌کنید که به محض نوشته شدن متن موافقان و مخالفان قرار است شما را برای آنالیز احاطه کنند.

بهتر است به محض شروع نوشتن پیش از این که با منطق به جمله‌بندی‌ها بنگرید با احساساتتان پیش بروید. هر چه قدر که یک متن طبیعی و دست‌نخورده‌تر باشد بهتر است. شاید در این لحظه فکر کنید که نوشتن متنی که صرفا بر اساس احساسات باشد غیرمنطقی باشد؛ اما حداقل مطمئن هستید که با تمام شور و اشتیاقتان متن را نگاشته‌اید و قرار نیست رضایت همه را با استفاده از متنی که تهیه شده جلب نمایید

آموزش سخنرانی را اینجا بخوانید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

تا به حال اتفاق افتاده است که حس کنید لایق اتفاقات خوبی که برای‌تان می‌افتد نیستید؟ آیا وقتی در آینه نگاه می‌کنید _ وقتی به لباس‌ها و نوع موهای‌تان خیره می‌شوید _ حس می‌کنید که نه تنها ناامید و آشفته به‌نظر می‌رسید، بلکه به نوعی از خودتان متنفر هستید؟ آیا فکر می‌کنید که ظاهرتان به غایت افتضاح است و حس می‌کنید که بقیه نیز همین طرز تفکر را رجع به شما دارند؟ آیا آرزو می‌کردید که می‌توانستید دوستان بیشتری داشته باشید و با آن‌ها به گردش بروید اما همزمان از پیدا کردنِ دوستان جدید می‌ترسید؟

این‌ها احساسات و افکاری هستند که هر انسانی ممکن است در مقطع خاصی زندگی و عمرش، با آن‌ها رو در رو شود، اما اگر این افکار به لایه‌های بنیادی و درونی زندگی یک نفر نفوذ کنند، آن موقع است که شرایط بغرنجی را برای سلامت روانی وی تعبیه می‌کنند.

خودتنفرگرایی

براساس تحقیقات مذکوری که با همکاری چندین دانشگاه و تعداد زیادی محقق صورت گرفته، مبرهن شد که افرادی که در ریسک بالایی از افسردگی قرار دارند میل بیشتری به تنهایی و غم‌زدگی دارند. این احساسات می‌توانند مردم را به نوع خاصی از تفکر راجع به خودشان رهنمون کند _ تفکری که در آن، خودشان را به شکل خشن و زننده‌ای قضاوت می‌کنند. این محققین همچنین با دلیل و مدارک علمی ثابت کردند که وقتی احساس تنهایی می‌کنید، متوجه می‌شوید که این احساسات ناشی از عدمِ داشتنِ فعل و انفعالات به مقدار دلخواه‌تان با دیگر مردمِ اطراف شما است.

در پسِ این نوع تفکر، این حس نیز بر شما فائق می‌آید که شما به دلیل این نادیده گرفته‌شدن و تنها ماندنِ خود هستید. این نتیجه‌گیری‌های خودساخته، باعث می‌شوند که تنهایی خود را ناشی از بی‌ارزش بودنِ خود بدانید. همچنین در ادامۀ این تحقیقات مشخص شد که تنهایی، مثل ماشه‌ای برای قراردادنِ خود در سیری مدور و جاودانه از احساس خودقاصری، خودبی‌ارزش ‌پنداری، بی‌قراری، کمبود اعتمادبه‌نفس و غیره قرار می‌دهد. پی‌آمدهای این تفکرات، شامل آشفتگی و مشکلات ذهنی‌ای نظیر افسردگی می‌شود. به عبارت دیگر، افکارِ بی‌ارزش پنداریِ شما، بستری برای دیگر تفکرات منفی خواهند بود.

مفهومِ خودتنفرگرایی، چنان‌که محققین آن را توضیح می‌دهند، حسی درونی ناشی از بی‌ارزشی است که با تنهاییِ ممتد به دست می‌آید و نهایتاً به افسردگی منتهی می‌شود. سردبیر این تحقیق، خودتنفگرگرایی را این‌گونه تعریف می‌کند: (نوعی الگوی احساسی منفی و خودآگاه که تنفر را به سمت و سوی خود ساطع می‌کند). خودتنفرگرایی می‌تواند در ابعاد تنفر از جسم ابراز شود، مانند: (به‌نظر خودم، واقعاً حال به‌هم‌زن هستم) یا می‌تواند در ابعاد افعال و کنش‌ها بروز پیدا کند، مانند: (کارهای من واقعاً باعث می‌شوند منفور به‌نظر بیایم).


در تحقیقاتی که پیش از این‌ها در این باب صورت گرفته بود، محققین متوجه شده بودند که نوعی ارتباط بین خودتنفرگرایی و اضطراب اجتماعی، افکار وسواسی، روان‌پریشی گرایی و به‌طور کلی، عدم آسایش وجود دارد. در مقایسه با خجالت و احساس گناه، در طی تحقیقات طولی‌ای که انجام شد، خودتنفرگرایی نقش موثرتری در میان علائم افسردگی ایفا می‌کند. سوالی که آن‌ها نیز به دنبال جوابش هستند: آیا تنهایی می‌تواند از زوایای مختلفی به خودتنفرگرایی و افسردگی منتهی شود؟

تنفر داشتن از خود

عناصر دیگری نیز در این ماجرا دخیل هستند. این‌که وقتی ما افکار خودتنفرگرایی را در ذهن خود می‌پرورانیم و همزمان با آن، نمی‌توانیم از دست آن‌ها خلاص شویم. افکار خودخورانه نیز یکی از کلیدی‌ترین عناصر افسردگی است، به‌طوری که شما مدام فکر می‌کنید که چه‌قدر منفور هستید و تکرار این فکر، شما را بیشتر و بیشتر مستغرقِ افسردگی می‌کند.

به همین سبب، محققینِ این پروژه، احساسات منظم را نیز به مدل و الگوی خود اضافه کردند. در کالبدشکافی‌هایی که در طی این تحقیق انجام شد، دانشمندان متوجه شدند که دو نوع تفکر خاص می‌تواند کمک شایانی به شما کند. فرونشانی و ارزیابی مجدد. اگر مدام به جای این‌که شما چقدر شکست‌خورده و یا پر از عیب و نقص هستید، این تفکرات را از ذهن‌تان بیرون بریزید (فرونشانی) و افکار تازه و مثبت جدیدی را شکل دهید (ارزیابی مجدد)، قطعا از مقادیر آسیب‌پذیری و مشکلات ذهنی شما کاسته می‌شود.

در جریان این تحقیقات، آزمایشی بر روی ۳۱۷ نفر از طیف سنی ۱۸ تا ۷۲ سال (۷۷ درصد از این افراد، مونث بودند) انجام شد تا از طریق پرسش‌نامه، به ارزیابی هر فرد و مولفه‌های وی بپردازند. آن‌ها از معیارهای (تنهایی) خاصی برای اندازه‌گیری امتیاز و ارزش خود استفاده کردند، مثلاً سوالاتی از این دست: (من احساس می‌کنم انسان غم‌زده‌ای هستم) یا (از این‌که خیلی از کارهایم را تنهایی انجام می‌دهم ناراحتم). همان‌طور که می‌توانید ببینید، تنهایی فقط به معنی تک بودن نیست، بلکه همچنین به معنای داشتن ارتباط اندک با افراد مورد علاقه‌تان نیز هست.

سردبیر این تحقیقات سعی در اندازه‌گیری میزان افسردگی این افراد با سوالاتی در باب احوالات ذهنی آن‌ها داشت، جواب این سوالات به صورت میانگین چینین چیزهایی بود: (من احساس ناراحتی می‌کنم) یا (من اکثر وقت‌ها احساس گناه می‌کنم). همچنین پرسش‌نامه‌ای در باب الگوهای احساسی منظم آن‌ها ترتیب داده شد تا میزان احساسات منفی آن‌ها به دست‌آید، جواب این پرسش‌ها عبارت بودند از: (من احساساتم را به وسیلۀ ابرازنکردن کنترل می‌کنم) یا (هربار که احساس مثبتی به من دست می‌دهد، سریعاً تفکراتم را نسبت به آن تغییر می‌دهم).


برای ارزیابی میزان علایق یا تنفر این افراد از خود، سردبیر تحقیقات از پرسش‌نامه‌ای پیشرفته برای شناخت مولفه‌های رفتاری و احساسی تنفرآمیز شخص نسب به خودش و اعمال دیگران ترتیب داد. متاسفانه به سبب طولی بودن این تحقیق و آزمایش، تمامی نتایج تنها به آمارهای عددی و رقمی منتهی شدند اما محققین موفق شدند تا راهی که تنهایی به سمت خودتنفرگرایی و افسردگی طی می‌کند را شناسایی کنند و کشف کنند که این قضیه، چیزی بیش از یک تئوری و در واقع یک حقیقت محض است.

تنهایی

وقتی متوجه شدند که این فرضیه، پتانسیل و توانایی فراتر رفتن و حتی ثابت شدن را دارد، آزمایش دیگری برای این منظور ترتیب دادند. آن‌ها شرکت‌کنندگان را در سه دستۀ مختلف به میزان تنهایی‌شان _ کم، متوسط و زیاد _ گروه‌بندی کردند. هر سه گروه تحت نظر و بررسی مولفه‌های افسردگی و خودتنفرگرایی قرار گرفتند. در ادامه، متوجه شدند که ارتباط کاملاً واضحی بین تنهایی و علائم افسردگی وجود دارد.

از این گذشته، سردبیر تحقیقات موفق به کشف رابطه‌ای بین علائم افسردگی و نظم احساسات شد. افرادی که در رده‌های بالاتری از ارزیابی تازه (تغییر افکار و احساسات منفی به همسانانِ مثبت‌شان)، علائم ضعیف‌تری از افسردگی بروز دادند. افرادی که بیشتر از همه خودتنفرگرایی داشتند، به افسردگی بیشتر و همچنین تنهایی بیشتری اعتیاد و همبستگی داشتند. در مدل و الگوی نهاییِ این آزمایش، خودتنفرگرایی به عنوان یک میانجی بین تنهایی و افسردگی قرار گرفت و نتایج مهمی را افشا کرد.

از آن‌جایی که این تحقیقات در جهات مختلفی حرکت می‌کند، نمی‌توان تمام نتایج آن را به عنوان یک قانون وضع کرد، اما سردبیر این تحقیقات اذعان کرد که توانایی اثبات یک مسئله را به وضوح داشتند : (این‌که خودتنفرگرایی ممکن است مکانیزم‌های موثری را برای طی‌کردنِ مسیرِ تنهایی به افسردگیِ پیشرفته تعبیه کند). از این‌ها گذشته، اگر افرادی که خودشان و افعال‌شان را زننده و منفور تلقی می‌کنند، بتوانند ارزیابی مجدد و فرونشانی را به کار بگیرند، قادر هستند تا افسردگی‌شان را تا حدود زیادی عقب برانند.


تنفر از خود

اگر شما فکر می‌کنید که به مراتب بالایی از خودتنفرگرایی دچار هستید، پس یافته‌های این تحقیق و پنج پیشنهادِ خلاصه شده‌اش، می‌توانند کمک شایانی به شما بکنند تا احوال روحی شما بهتر شده و شادی بیشتری را حس کنید:

  1. بر روی حمایت‌های اجتماعی خود کار کنید. در طول تحقیق به این ماجرا پی بردند که ممکن نیست بتوان فهمید که آیا خودتنفرگرایی یک فرد حاصلِ فقدان ارتباط با بقیه مردم است، یا افکار نابهنجاری که خودبی‌ارزش پنداری را تولید می‌کنند. برای از بین بردن تنهایی خود، راه‌هایی برای پرورش‌دادنِ مهارت‌های اجتماعی خود بیابید تا بتوانید به پسِ خودتنفرگرایی نیز فائق بیایید
  2. استفاده از آگاهی و عقل برای کاهش افکار خودخورانۀ حاصل از قصور و کاستی‌هادر تمرین‌های وابسته به آگاهی، مردم سعی نمی‌کنند تا افکار افسرده کننده‌ی خود را برانند، بلکه یادمی‌گیرند تا آن‌ها را برای چیزی که هستند بپذیرند و اسیر آن‌ها نشوند.
  3. اندکی خودتخریبی داشته باشید. شاید شما ظاهر خود را دوست نداشته باشید، یا از اعمال خود، خوش‌تان نیاید، اما به جای این‌که خودتنفرگرایی شما را کاملاً آشفته کند، سعی کنید بفهمید که هیچ‌کس کامل نیست و هرکس کاستی‌های خاص خود را دارد.
  4. از پیغام‌های تصدیقی استفاده کنید. همراه با دریافت پذیرش بیشتر از خود و کاستی‌های واقعی و یا خودتراشیده، سعی کنید افکارتان را به آن بخش از ویژگی‌های‌تان معطوف کنید که دوست‌شان دارید. چنانچه فکر کردید که دوباره دیدِ انتقادیِ افراطی به خود دارید و یا قضاوت‌های نابه‌جایی از خود دارید، از این روش استفاده کنید.
  5. فرونشانی و ارزیابی مجدد را بیاموزید. استراتژی‌های متمرکزکردنِ احساسات باعث نمی‌شوند که اوضاع به نفع شما تغییر کنند، اما احساس شما نسبت به خودتان در آن وضعیت، یا خود آن وضعیت را تغییر می‌دهد. این احساس ممکن است راجع به شکل بینی‌تان باشد، یا فراموش‌کار و یا سانحه‌پذیر بودن‌تان، شما می‌توانید یاد بگیرید که حواس‌تان را از این افکار خودخورانه پس گرفته و به سمت مشکلاتی که حتی ممکن است شما را دوست داشتنی‌تر کنند متمرکز کنید.

بنابراین: شادشدن با معیارها و کیفیت‌های واقعی‌تان، بهتر از آشفته‌شدن به وسیلۀ مشکلاتی است که ذهن شما به صورت خودکار ساخته است، همچنین این اَقدام، اعمال به غایت موثری برای پس‌زدنِ افکار افسرده‌کننده و احساس تنهایی هستند _ حتی احساسِ این‌که به اندازه‌ی دلخواه، فعل و انفعالات اجتماعی ندارید. به خودتان سخت نگیرید، بدین صورت است که احساس تکامل شما، جلوه پیدا می‌کند.

  • سکینه اوجی