مهارت های زندگی

مقالات کاربردی مهارت های زندگی

مهارت های زندگی

مقالات کاربردی مهارت های زندگی

۲۸ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

۱۴ روش طبیعی برای بهبود حافظه شما

هر کسی در برهه‌هایی از زندگی خود فراموشی را تجربه کرده است، به ویژه هنگامی که مشغله زندگی زیاد باشد.

در حالی که این مساله یک اتفاق کاملا طبیعی است، داشتن حافظه ضعیف می‌تواند خسته‌کننده باشد.

ژنتیک نقش مهمی در از دست دادن حافظه دارد، به خصوص در شرایط نورولوژیک جدی مانند بیماری آلزایمر.

با این حال، تحقیقات نشان داده است که رژیم غذایی و شیوه زندگی نیز تاثیر زیادی بر بهبود حافظه دارند.

در اینجا ۱۴ روش مبتنی بر شواهد برای بهبود حافظه به طور طبیعی آورده شده است.

بهیود تمرکز

  • کمتر قند بخورید

بیشتر مسائل مربوط به سلامتی و بیماری‌های مزمن، از جمله زوال شناختی به قند ربط داده شده‌اند.

تحقیقات نشان داده‌اند که رژیم غذایی حاوی قند می‌تواند منجر به ضعف حافظه و کاهش حجم مغز شود، به ویژه در ناحیه‌ای از مغز که حافظه کوتاه‌مدت را ذخیره می‌کند.

به عنوان مثال، یک مطالعه روی بیش از ۴،۰۰۰ نفر نشان داد افرادی که نوشیدنی‌های شیرین بیشتری مانند نوشابه‌های گازدار مصرف می‌کنند، نسبت به افرادی که کمتر قند مصرف می کنند، حجم کلی مغز کمتر و حافظه ضعیف‌تری دارند.

کاهش قند مصرفی نه تنها به حافظه شما کمک می‌کند، بلکه باعث بهبود سلامت کلی و بهبود حافظه شما می‌شود.

خلاصه

تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی که به طور منظم قند بیشتری مصرف می‌کنند ممکن است نسبت به افرادی که قند کمتری مصرف می‌کنند، حافظه ضعیف‌تری داشته و حجم مغز آن‌ها کمتر باشد.

مصرف قند کمتر

  • مکمل روغن ماهی مصرف کنید

روغن ماهی غنی از اسیدهای چرب امگا ۳ اسید ایکوساپنتانوئیک (EPA) و اسید داکوزاهگزائونیک (DHA) است.

این چربی‌ها برای سلامت کلی ضروری‌اند و خطر ابتلا به بیماری قلبی، التهاب، استرس و اضطراب را کاهش می‌دهند، و باعث کاهش روند زوال حافظه می‌شوند.

بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که مصرف ماهی و مکمل‌های روغن ماهی ممکن است حافظه را به ویژه در افراد مسن بهبود بخشند.

یک مطالعه روی ۳۶ سالمند مبتلا به اختلال شناختی خفیف نشان داد که پس از مصرف مکمل‌های روغن ماهی به طور متمرکز و به مدت ۱۲ ماه نمرات حافظه کوتاه‌مدت و حافظه کاری بهبود یافت (۵).

بررسی دیگری که روی ۲۸ مطالعه انجام شد نشان داد که بزرگسالان با علائم خفیف از دست دادن حافظه با مصرف مکمل‌های غنی از DHA و EPA مانند روغن ماهی، بهبود حافظه اپیزودیک را تجربه کردند.

هر دو DHA و EPA برای سلامتی و عملکرد مغز حیاتی هستند و همچنین به کاهش التهاب در بدن کمک می‌کنند که با زوال شناختی ارتباط دارد.

خلاصه

گوشت ماهی و مکمل‌های روغن ماهی غنی از اسیدهای چرب امگا ۳ EPA و DHA هستند. مصرف آن‌ها ممکن است به بهبود حافظه کوتاه‌مدت، حافظه کاری و حافظه اپیزودیک به ویژه در افراد مسن کمک کند.

مکمل روغن ماهی

  • برای مدیتیشن زمان بگذارید.

تمرین مدیتیشن ممکن است به میزان زیادی بر سلامتی شما تأثیر بگذارد.

این کار آرامش بخش و تسکین‌دهنده است و تحقیقات نشان داده است که کاهش استرس و درد، کاهش فشار خون و حتی بهبود حافظه را در پی دارد.

در واقع مدیتیشن ماده خاکستری را در مغز افزایش می‌دهد. ماده خاکستری حاوی سلول‌های عصبی است.

با افزایش سن ماده خاکستری کاهش می‌یابد که بر حافظه و شناخت تاثیر منفی می‌گذارد.

تکنیک‌های مراقبه و مدیتیشن نشان داده‌اند که حافظه کوتاه‌مدت را در افراد مختلف با سنین ۲۰ تا ۶۰ سالگی بهبود می‌بخشند.

به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که دانشجویان یک کالج تایوانی که در فعالیت‎های مدیتیشن مانند مراقبه ذهن آگاهی شرکت کردند، حافظه کاری فضایی آن‌ها به طور قابل‌توجهی نسبت به دانشجویانی که مدیتیشن نداشتند بهتر بود.

حافظه کاری فضایی توانایی نگهداری و پردازش اطلاعات در ذهن شما در مورد موقعیت اشیاء در فضا می‌باشد.

خلاصه

مدیتیشن فقط برای بدن شما مناسب نیست – بلکه برای مغز شما نیز مفید است. تحقیقات نشان می‌دهد که مدیتیشن می‌تواند ماده خاکستری را در مغز افزایش دهد و حافظه کاری فضایی را بهبود بخشد.

مدیتیشن

  • در یک وزن سالم بمانید.

ماندن در یک وزن سالم برای سلامتی ضروری است و یکی از بهترین روش‌ها برای حفظ بدن و ذهن در شرایط عالی است.

مطالعات متعدد چاقی را به عنوان یک عامل خطرناک برای زوال شناختی شناخته‌اند.

جالب توجه است که چاقی در واقع می‌تواند باعث تغییرات در ژن‌های مرتبط با حافظه در مغز شود.

چاقی همچنین می‌تواند منجر به مقاومت به انسولین و التهاب شود، که هر دو می‌توانند روی مغز تاثیر منفی بگذارند.

یک مطالعه روی ۵۰ نفر ۱۸ تا ۳۵ ساله نشان داد که یک شاخص توده بدنی بالاتر با عملکرد ضعیف در آزمایش‌های حافظه همراه بود.

همچنین چاقی خطر بسیار بالایی برای بیماری آلزایمر است، یک بیماری پیشرفت‌کننده که حافظه و عملکرد شناختی را از بین می‌برد.

خلاصه
چاقی یک عامل خطر برای زوال شناختی است. نگهداری یک شاخص توده بدن در محدوده طبیعی ممکن است به شما برای اجتناب از یک مورد یا خطر سلامتی مرتبط با چاقی، از جمله حافظه ضعیف‌تر کمک کند.

 

  • به اندازه کافی بخوابید

کمبود خواب مناسب برای مدت زمان زیاد، باعث ضعف حافظه می‌شود.

خواب نقش مهمی در تثبیت حافظه ایفا می‌کند، فرایندی است که خاطرات ذخیره‌شده در حافظه کوتاه‌مدت تقویت می‌شوند و به خاطرات طولانی‌مدت تبدیل می‌شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که اگر از خواب کافی محروم هستید، روی حافظه‌تان تاثیر منفی خواهید گذاشت.

به عنوان مثال، یک مطالعه در مورد اثرات خواب در ۴۰ کودک ۱۰ تا ۱۴ ساله انجام شد.

یک گروه از کودکان برای تست حافظه در زمان عصر آموزش دیدند و سپس بعد از خواب شبانه آن‌ها را تست کردند. گروه دیگر از کودکان هم در همان روز آموزش داده شده و تست شدند که بین آموزش و تست فرآیند خواب نداشتند.

گروهی که بین آموزش و تست خواب بودند ۲۰٪ عملکرد بهتری در تست‌های حافظه داشتند.

مطالعه دیگری نشان داد که پرستارانی که در شیفت شب کار می‌کنند، اشتباهات محاسباتی بیشتری را مرتکب شده و ۶۸٪ از آن‌ها در آزمون‌های حافظه در مقایسه با پرستارانی که در روز کار می‌کنند، عملکرد ضعیف‌تری داشتند.

کارشناسان سلامت و بهداشت به بزرگسالان توصیه می‌کنند که برای سلامتی مطلوب بین هفت تا نه ساعت بخوابند.

خلاصه

مطالعات به طور مداوم خواب کافی را با عملکرد بهتر حافظه ارتباط می‌دهند. خواب کمک می‌کند تا حافظه خود را تقویت کنید. همچنین اگر خواب خوبی داشته باشید نسبت به آن‌هایی که از خواب محروم هستند، احتمال دارد که در آزمون‌های حافظه بهتر عمل کنید.

خواب کافی

  • تمرین ذهن آگاهی انجام دهید

ذهن آگاهی یک حالت ذهنی است که در آن شما بر موقعیت فعلی خود تمرکز می‌کنید و از محیط اطراف و احساساتتان آگاهی دارید.

ذهن آگاهی در مدیتیشن استفاده می‌شود، اما این دو یکسان نیستند. مدیتیشن رسمی‌تر است ولی ذهن آگاهی یک عادت روانی است که می‌توانید در هر موقعیتی استفاده کنید.

مطالعات نشان داده‌اند که ذهن آگاهی در کاهش استرس و بهبود تمرکز و حافظه موثر است.

یک مطالعه روی ۲۹۳ دانشجوی روانشناسی نشان داد که افرادی که آموزش ذهن آگاهی داشتند، در یادآوری اشیاء نسبت به دانشجویانی که آموزش ذهن آگاهی نداشتند، عملکرد حافظه-شناختی خوبی از خود نشان دادند.

ذهن آگاهی نیز باعث کاهش خطر زوال شناختی مرتبط با سن و بهبود کلی روان‌شناختی شده است.

با توجه بیشتر روی وضعیت فعلی خود، تمرکز روی تنفس و جمع کردن مجدد تمرکز به صورت تدریجی در شرایطی که ذهنتان سرگردان می‌شود، تکنیک‌های ذهن آگاهی را در کارهای روزانه خود ادغام کنید.

خلاصه

عملکرد حافظه با تمرین تکنیک‌های ذهن آگاهی افزایش یافته است. ذهن آگاهی همچنین باعث کاهش زوال شناختی مرتبط با سن شده است.

 

  • الکل مصرف نکنید یا الکل کمتری مصرف کنید

مصرف بیش از حد بسیاری از نوشیدنی‌های الکلی می‌تواند سلامت شما را به طرق مختلف از بین ببرد و روی حافظه‌تان تاثیر منفی بگذارد.

نوشیدن الکل به صورت پرخوری و وسواس‌گونه (سوء مصرف الکل) یک الگوی نوشیدن است که سطح خون را به ۰٫۰۸ گرم در میلی‌لیتر یا بالاتر افزایش می‌دهد. مطالعات نشان داده‌اند که باعث تغییرات در مغز شده و به نقص حافظه منجر می‌شود.

یک مطالعه روی ۱۵۵ دانشجوی سال اول کالج نشان داد که دانشجویانی که در مدت کوتاه، هفتگی یا ماهانه شش بار یا بیشتر سوء مصرف الکل داشتند، در تست‌های یادآوری حافظه فوری و یا تاخیری در مقایسه با دانشجویانی که اصلا سوء مصرف نداشتند، با مشکلاتی روبرو شدند.

الکل اثرات مسموم‌کننده عصبی روی مغز دارد. اپیزودهای تکراری سوء مصرف الکل می‎توانند به هیپوکامپ -بخشی از مغز که نقش مهمی در حافظه دارد- آسیب برسانند.

در حالی که مصرف الکل به تعداد یک یا دو بار سلامتی را تهدید نمی‌کند، اجتناب از مصرف بیش از حد الکل روش هوشمندانه‌ای برای محافظت از حافظه می‌باشد.

خلاصه
الکل دارای اثرات مسموم‌کننده عصبی روی مغز، از جمله کاهش عملکرد حافظه است. مصرف متوسط گاه‌به‌گاه مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما سوء مصرف الکل به هیپوکامپ -منطقه کلیدی مغز مرتبط با حافظه- آسیب می‌رساند.

 

  • مغزتان را تمرین دهید

تمرین کردن مهارت‌های شناختی با بازی‌های مربوط به مغز روشی سرگرم‌کننده و موثر برای تقویت حافظه است.

شطرنج، بازی‌های یادآوری کلمات، تتریس و حتی برنامه‌های تلفن همراه اختصاص‌یافته به آموزش حافظه، روش‌های عالی برای تقویت حافظه هستند.

مطالعه‌ای روی ۴۲ بزرگسال مبتلا به اختلال شناختی خفیف نشان داد که استفاده از یک اپلیکیشن تمرین مغز برای هشت ساعت و در طی یک دوره چهار هفته‌ای، عملکرد را در آزمون‌های حافظه بهبود می‌بخشد.

مطالعه دیگری روی ۴۷۱۵ نفر نشان داد که وقتی آن‌ها حداقل پنج روز در هفته و به مدت ۱۵ دقیقه از یک برنامه تمرینی مغز استفاده کردند، حافظه کوتاه‌مدت، حافظه کاری، تمرکز و حل مساله آن‌ها به طور قابل‌توجهی نسبت به گروه کنترل بهبود یافت.

به علاوه، بازی‌های تمرین مغز نشان داده‌اند که باعث کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در افراد مسن می‌شوند.

خلاصه

بازی‌هایی که مغز شما را به چالش می‌کشند، ممکن است به تقویت حافظه شما کمک کنند و حتی ممکن است باعث کاهش خطر ابتلا به زوال عقل شوند

مقالات مهارت های زندگی را اینجا بخوانید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

آیا مغز انسان پس از مرگ نیز به فعالیت خود ادامه می دهد؟

بر اساس تحقیقات جدیدی که عصب‌شناسان بر روی ۹ فرد (هنگام مرگ آن‌ها) انجام دادند، اطلاعات غافلگیرکننده‌ای از فعالیت مغزی پس از مرگ به دست آمد. در ادامه همراه ما باشید.

با توجه به این تحقیق، مرگ توسط موجی الکتریکی در مغز انسان به وجود می‌آید که به آن  spreading depression (افسردگی گسترشی) می‌گویند. محققان بر این باورند که spreading depression آخرین فعالیت مغزی پیش از، توقف کامل عملکردهای مغز است.

این یافته‌ها می‌گویند که ممکن است احتمال به کار افتادن دوباره مغز، حدود ۳ تا ۵ دقیقه بعد از ایستادن قلب و یا قطع شدن علایم حیات وجود داشته باشد.

مغز انسان

در این تحقیق که روی ۹ نفر انجام شد، گروهی از عصب‌شناسان معتبر از جمله محققان دانشگاه برلین حضور داشتند. لازم است ذکر کنیم که این ۹ نفر دچار آسیب مغزی عظیمی شده بودند و شانسی برای احیای آن‌ها وجود نداشت. با آنالیز و بررسی سیگنال‌های الکتریکی ساطع‌شده از مغز این افراد در حالی که می‎مردند، اطلاعاتی درباره فرآیند مرگ به دست آمد که تا قبل از این سابقه نداشته و می‌تواند دیدگاه‌ها نسبت به برخی موضوعات را تحت تاثیر قرار دهد.

این عصب‌شناسان، الکترودهایی را در مغز افراد قرار دادند و به وسیله آن‌ها متوجه شدند که پس از ایست قلبی، سلول‌ها و نورون‌های مغزی تا مدتی به فعالیت خود ادامه می‌دهند. بنابراین تا قبل از ایجاد spreading depression در مغز، سلول‌ها به درستی کار می‌کنند اما پس از ایجاد این موج، تمام فعالیت‌های مغزی متوقف می‌شوند.

دانشمندان و محققان هنوز به نتیجه‌ای قطعی درباره زمان نهایی مرگ نرسیده‌اند و بحث‌ها در این زمینه ادامه دارد. دکتر «جد هارتینگز» از دانشگاه علوم پزشکی سینسیناتی آمریکا، در مصاحبه‌ای درباره دانش انسان نسبت به مرگ، صحبت کرد. او گفت:

«ما تاکنون روشی برای بررسی و عیب‌یابی مرگ مغزی نداشتیم، و  راهی برای مطمئن شدن از زمان دقیقی که تمام آگاهی انسان از بین می‌رود، در دسترس نیست.»

مغز انسان

اما این تحقیق جدید اهمیت فراوانی دارد به این دلیل که مشخص می‌کند مغز انسان تا چه زمانی پس از مرگ قادر به فعالیت است. این یافته‌ها می‌تواند در زمینه اهدای عضو پس از مرگ، باعث بحث‌ها و مشکلات جدیدی شوند.

اکنون می‌دانیم که اگر گردش خون بدن پس از ایست قلب به نحوی بازگردانده شود (تا ۵ دقیقه بعد) ممکن است فرد به زندگی بازگردد و احیا شود.

برای مطالب بیشتر روانشناسی کلیک کنید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

تا همین هفتۀ پیش در خصوص این‌که رابطۀ یک زن با مادر خویش می‌تواند توانایی وی برای برقراری دوستی­های ­زنانه را، از بین ببرد یا تقویت کند نظر مشخصی نداشتم. این هفته، موضوع ظریف و لطیفی را کاوش و بررسی می­کنیم: آیا مادران باید با دخترانِ بالغِ خود دوست باشند؟ دوستی مادر و دختر چه تاثیری بر آینده آنها می گذارد؟

دیدگاهی که من نسبت به این مسئله دارم، می­تواند رنگ و بوی تازه­ ای به آن ببخشد.

در یک دنیای بی­نقص، مادر باید اولین، بهترین، و قدیمی­ترین دوستِ دختر خود باشد. شما جگرگوشۀ او هستید. مادرتان نیز عاشق شماست، در نوزادی از شیر خود شما تغذیه کرده، قنداقتان را عوض کرده و بعضی شب­ها تا صبح بالای سرتان بیدار مانده. حتی ممکن است چهره ­ی او را به ارث برده باشید! وقتی کوچک بودید، چیزی نبوده که راجع به شما نداند.

پس چرا بسیاری از زنان ادعا می­کنند که میانۀ آنها با مادرشان شکرآب است؟ چه چیزی بین ما و فردی که به ما حیات بخشیده، اشتباه پیش رفته است؟ چرا تلاش های من برای دوستی با مادرم این­قدر مملو از خشم، ناامیدی و درد است؟ تا جایی که از برقراری ارتباط با هر زنِ دیگری واهمه دارم.

دوستی مادر و دختر

   معمای ما اینجاست:

یک زن برای اینکه بتواند دوستِ دخترش باشد، باید بداند که چه زمانی مادربودن را کنار بگذارد، و همان رفتاری که با زنان بالغِ دیگر دارد را به نمایش بگذارد و او را شاملِ حالِ احترام و اعتماد خود کند.

احتمالا این کار برای زنی که سال های زیادی صرف تربیت و پرورشِ فرزند خویش کرده سخت است. تلاش زیادی را می­طلبد تا دختر خودش را به­ عنوان زنی مجزا و مستقل ببیند. اینکه با او مثل یک فردِ هم درجه و یکسان رفتار کند. زنی بالغ با تمام شاخصه­ هایی که زنان بالغ دیگر دارند.

امکان ندارد که زنی دربارۀ عادات ماهیانه، زندگی جنسی و برنامۀ تولید مثلِ دوستِ دخترِ خودش تحقیق و تفحص کند، اما یک مادر از دختر بالغِ خود راجب این چیزها سوال می­کند، و اگر دخترش از جواب دادن سر باز بزند، حس می­کند که به او توهین شده.

دختران زیادی خاطرات به یادماندنی­ از مادرشان در این باره دارند، وقتی که مادرشان به حریم خصوصی و رخت­خواب آنها پریده و همه چیز را زیر و رو می‌کند. مادران بر این عقیده هستند که وقتی دخترم نتیجۀ تولید مثل‌‌ من است، پس حق دارم به حریم خصوصی ­اش تجاوز کنم و همه چیز را راجع به زندگی جنسی و برنامۀ تولید مثلش بدانم. و دختران عقیده دارند که مادران چنین حقی را ندارند.

اگرچه مادر خودش را موظف می­دانست تا در ازدواج و زندگی جنسی دخترش به راحتی سرک بکشد و انتخاب‌های دخترش در خصوص طرز لباس ­پوشیدن و رنگ موهایش را قضاوت کند، اما او به‌هیچ‌وجه اینکارها را در حق هیچ زن بالغ دیگری نمی­کرد.

او در جمع دوستان غریبه ­اش، همیشه از آنها تعریف می­کند و ابداً فضولی پیش نمی­گیرد. او دوست خوبی است که زنان زیادی از معاشرت با او لذت می­برند. اما احترامی که نثار دوستان خود می­کرد هیچ­وقت شامل حال من و خواهرم نشد. یک جورهایی، خون مشترکی که در رگ‌هایش جریان داشت، حتی بدیهی‌ترین احترامات را از بین می­برد.

در ذهن مادران، دختران‌شان همیشه بچه هستند و او تا ابد مادر آنهاست، آن هم در زمانی، که چیزی که دختران احتیاج داشتند، یک دوست محترم و خون گرمِ مونث بود. یا اگر بخواهیم واضح‌تر بگوییم، یک فرد همسان. دوستی مادر و دختر همین است.

دوستی مادر و دختر

مادران عزیز، وقتی دختران­تان به بلوغ می­رسند، موظف­ اید که تصمیم بزرگی بگیرید: مادرش هستید یا دوستش؟ از این جا به بعد او دیگر به مادری نیاز ندارد، اما احتمالا خواستۀ او این است که دوستش باشید. اگر بخواهید هر دوی این نقش‌ها را بازی کنید، در هردوی‌ شما شکست می­خورید و رابطۀ سمّی شما، دخترتان را مسموم می­کند و او دیگر نمی‌تواند با زن دیگری دوست باشد.

 

   دوستش باشید

رفتار شما، باید دقیقا همان رفتاری باشد که با هر مونثِ دیگری دارید. با او به ­عنوان یک فرد همسان رفتار کنید. همان احترام و آداب معاشرتی را شامل حالش کنید، که با هر زن بالغ دیگری می­کنید.

بدین­ شکل است، که یک دوستیِ زنانۀ عالی شکل می­گیرد.

آیا شما هم با فرزند خود دوست هستید

مقالات بیشتر روانشناسی را اینجا بخوانید

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

آیا تاکنون پیش آمده آنقدر از شکست خوردن در کاری بترسید که حتی برای انجام آن تلاش نکنید؟ یا ترس از شکست، شما را وادار کرده باشد تلاش‌های خود را کم‌اهمیت جلوه دهید تا احتمال شکستی بزرگ را کاهش دهید؟

خیلی از ما انسان‌ها، حداقل یک بار یا بیشتر این موضوع را تجربه کرده‌ایم. ترس از شکست خوردن می‌تواند موجب منفعل شدن شما شود که هیچ تلاشی نکنید. بنابراین شما را از حرکت رو به جلو و پیشرفت بازمی‌دارد. اما وقتی که به ترس اجازه می‌دهیم این کار را انجام دهد، در مسیر زندگی خود بسیاری از فرصت‌ها را نادیده می‌گیریم.

در این مقاله، درباره ترس از شکست صحبت می‌کنیم. مفهوم آن را بررسی می‌کنیم و دلایلش را می‌گوییم. در نهایت به راه‌های غلبه بر این ترس و رسیدن به موفقیت در زندگی اشاره می‌کنیم، بنابراین همراه ما باشید.

ترس از شکست

دلایل ترس از شکست

برای یافتن دلایل ترس از شکست، باید در ابتدا بدانید که مفهوم «شکست» چیست.

همه ما تعاریف متفاوتی از موضوع شکست داریم. به این دلیل که تفکرات و ارزش‌های و سیستم اعتقادی ما با هم تفاوت دارد. شکست برای یک نفر ممکن است ترس به همراه داشته باشد و برای فردی دیگر تبدیل به درسی بزرگ در زندگی شود.

بسیاری از ما از شکست خوردن در زندگی وحشت داریم. ترس از شکست زمانی اتفاق می‌افتد که به خود اجازه می‌دهیم، کارهایی که برای پیشرفت نیاز است و ما را به اهدافمان می‌رساند، انجام ندهیم.

این نوع ترس را می‌توان به موارد مختلفی مرتبط ساخت. برای مثال، اگر والدینی منتقد و سخت‌گیر داشته باشید، ممکن است از انجام خیلی کارها بترسید. به این دلیل که آن‌ها در دروان کودکی مرتباً شما را تحقیر و تنبیه کرده‌اند و این احساسات منفی در زندگی بزرگسالانه شما نیز تاثیر می‌گذارد.

تجربه یک اتفاق بسیار تلخ در زندگی نیز ممکن است به دلیلی به ترس از شکست تبدیل شود. مثلاً فردی را در نظر بگیرید که چند سال قبل همایشی با حضور تعداد زیادی از افراد داشته و بسیار ضعیف عمل کرده است. ممکن است این تجربه برای آن فرد آن‌چنان بد باشد که از شکست در کارهای دیگر نیز وحشت داشته باشد. شاید این ترس برای سال‌ها در ذهن فرد باقی بماند و جلوی پیشرفت او را بگیرد.

چگونه ترس از شکست را تجربه می‌کنید

اگر ترس از شکست داشته باشید، احتمالاً همه یا برخی از نشانه‌های زیر را دارید:

  • تمایلی به امتحان چیزهای جدید و فعال بودن در پروژه‌های چالشی و سخت ندارید.
  • دچار خودتخریبی هستید یعنی خود را سرزنش می‌کنید، به شدت استرس دارید و نمی‌توانید اهدافتان را دنبال کنید.
  • مشتاق هستید کارهایی که قبلاً در آن موفق بوده‌اید را دوباره انجام دهید.

ترس از شکست

تعریف شکست را بدانید

تقریباً غیرممکن است که در زندگی خود هیچ شکستی را تجربه نکنید. افرادی که سعی می‌کنند از شکست فرار کنند، در زندگی به جایی نخواهند رسید. اگر بخواهیم ساده بیان کنیم، این افراد اصلاً زندگی نمی‌کنند!

 

تفکر مثبت داشته باشید

موضوع جالب درباره شکست این است که طرز نگاه کردن به آن، فقط به خودمان بستگی دارد. می‌توانیم شکست را به عنوان «پایان دنیا» در نظر بگیریم یا می‌توانیم به آن به عنوان یک درس و تجربه بسیار عالی نگاه کنیم که معمولاً همین طور است. هر بار که در کاری شکست می‌خوریم، باید به دنبال گرفتن درس عبرتی از آن باشیم و تجربه خود را افزایش دهیم. این درس‌ها بسیار مهم هستند زیرا باعث می‌شوند رشد کنیم و دوباره دچار همان اشتباهات قبلی نشویم. شکست‌ها تنها زمانی که به آن‌ها اجازه دهیم، ما را متوقف می‌کنند.

به راحتی می‌توانید افراد بزرگی را پیدا کنید که شکست را تجربه کرده‌اند. برای مثال:

  • مایکل جوردن که به عنوان یکی از برترین بسکتبالیست‌های تاریخ این ورزش شناخته می‌شود از تیم بسکتبال دبیرستان اخراج شده بود. به این دلیل که فکر نمی‌کرد مهارت کافی برای بازی کردن را داشته باشد.
  • وارن بوفت یکی از موفق‌ترین تاجران جهان که ثروت بسیاری دارد، نتوانست وارد دانشگاه هاروارد شود.
  • ریچارد برانسون یکی از موفق‌ترین کارافرینان و سرمایه‌داران دنیا، از دبیرستان اخراج شده بود.

بسیاری از ما در زندگی زمین می‌خوریم و شکست را تجربه می‌کنیم. تمام درها به روی ما بسته می‌شود و تصمیمات نادرستی می‌گیریم که نتیجه‌اش شکست است. اما یک لحظه فکر کنید که اگر مایکل جوردن پس از دبیرستان، رویای خود را رها می‌کرد و بسکتبال را کنار می‌گذاشت، چه اتفاقی می‌افتاد؟ آیا او می‌توانست به اسطوره دنیای بسکتبال تبدیل شود؟ اگر ریچارد برانسون به حرف افراد دیگر که می‌گفتند بدون مدرک دبیرستان هیچی نمی‌شوی، گوش می‌کرد اکنون این قدر موفق نبود.

شکست خوردن می‌تواند چیزهایی را درباره ما فاش کند که خودمان هم درباره‌شان اطلاعات چندانی نداریم. مثلاً شکست می‌تواند مشخص کند که شما تا چه حد قوی هستید. برخی اوقات شکست خوردن، باعث می‌شود بهترین دوستان زندگی خود را پیدا کنید یا به انگیزه و موفقیتی دست یابید که در صورت شکست نخوردن، رسیدن به آن ممکن نبود.

معمولاً پس از شکست، تفکرات ما عوض می‌شوند و درس‌هایی یاد می‌گیریم. کلید موفقیت در این ماجرا، این است که به درس‌ها توجه کنیم.

 

چگونه از شکست نترسیم؟

مهم است که بدانیم در هر کاری که انجام می‌دهیم، احتمال شکست وجود دارد. بهترین راه این است که با این احتمال شکست روبه‌رو شویم تا زندگی بهتر و پربارتری داشته باشیم.

چند راه برای اینکه بتوانید بر ترس از شکست غلبه کنید:

  • همه نتایج احتمالی را بررسی کنید. بسیاری از افراد از شکست می‌ترسند به این دلیل که نمی‌دانند دقیقاً با چه چیزی مواجه خواهند شد. شما می‌توانید این ترس را با بررسی نتایج احتمالی کارها، از بین ببرید. وقتی بدانید ممکن است چه اتفاقی بیفتد، ترس را از خود دور می‎کنید.
  • مثبت فکر کنید. تفکر مثبت یا به عبارتی مثبت‌اندیشی، روشی قدرتمند برای افزایش اعتماد به نفس و از بین بردن خودتخریبی است.
  • بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید. انجام برخی کارها، ممکن است عواقبی فاجعه‌بار داشته باشد و منطقی است که از آن ترس داشته باشید. در برخی موارد هم بدترین اتفاق ممکن، آن‌قدرها بد نیست و دانستن این موارد می‌تواند به شما کمک کند.

نقشه دومی داشته باشید. اگر از انجام کاری واهمه دارید، داشتن یک نقشه دوم آماده برای اجرا، می‌تواند کمک بسیار خوبی در افزایش اعتماد به نفس و پیشرفت شما کند.

چگونه از شکست نترسیم

توقف زندگی به همراه ترس

اگر از شکست خوردن می‌ترسید، ممکن است دلیل آن تعیین هدف نادرست باشد. اهداف به ما کمک می‌کنند که بدانیم در زندگی به چه سمت و سویی می‌رویم  و بدون آن، مقصد نهایی خاصی نداریم.

بسیاری از کارشناسان تصویرسازی و تصور کردن را راهی مناسب برای تعیین اهداف می‌دانند. تصور اینکه پس از رسیدن به اهدافتان چگونه زندگی خواهید کرد، کمک خوبی برای افزایش انگیزه به شمار می‌رود.

اما تصور کردن در افرادی که از شکست می‌ترسند، تاثیر متضادی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد این افراد، در صورت تصور کردن اهداف تا مدتی در حس و حال منفی قرار می‌گیرند. پس این افراد باید چه کاری انجام دهند؟

باید با تعیین چند هدف کوچک شروع کنید. این اهداف باید به مقدار کمی چالش‌برانگیز باشند اما شما را خسته و نگران نکنند. بهتر است به این اهداف به عنوان پیروزی‌های آسان نگاه کنید تا اعتماد به نفستان تقویت شود.

برای مثال، اگر می‌ترسید با رئیس جدید خود صحبت کنید تا به شما ترفیع رتبه بدهد، همین موضوع را به عنوان هدف خود قرار دهید. سعی کنید هفته بعد وارد دفتر او شوید و خود را معرفی کنید.

یا تصور کنید که برای گرفتن مدرک تجاری به مدرسه بازگشته‌اید اما می‌دانید که در آینده شما را در دانشگاه‌های تخصصی تجارت قبول نمی‌کنند. برای خود هدفی تعیین کنید تا با مشاور صحبت کرده و بدانید که برای قبول شدن چه چیزهایی نیاز است.

سعی کنید از اهداف کوچک شروع کنید و به تدریج در مسیر اهداف بزرگ‌تر قرار بگیرید. فقط بر روی نتیجه نهایی تمرکز نکنید. در مثال‌های بالا گفتیم که هدف نهایی گرفتن مدرک یا ترفیع رتبه است. اما قبل از آن مهم است که خود را به رئیس معرفی کنید و یا با مشاور درباره موضوع صحبت کنید. هر کدام از کارهای کوچک هم برای رسیدن به هدف اهمیت دارد.

برداشتن قدمی هرچند کوچک می‌تواند در طول زمان اعتماد به نفس شما را افزایش دهد و باعث ادامه مسیر و پیشرفت‌تان شود.

نظرتان را با ما در میان بگذارید.

برای مقالات بیشتر روانشناسی و مهارت های زندگی کلیک کنید.

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

دیدار اول همیشه پرتنش و پراضطراب است. ترس از قضاوت شدن، از آشنایی با گروه جدیدی که هیچ شناختی از روحیات و افکار آن‌ها نداریم، از رویارویی با چالش‌هایی که برای مقابله با آن‌ها آمادگی نداریم و هزار و یک ترس دیگر. اصلا همیشه شروع هر کار دشوار است و پشت سر گذاشتن آن مثل پشت سر گذاشتن سربالایی تندی است که از پی آن سراشیبی شیرینی در انتظار ما است. شروع سخنرانی هم مثل همین سربالایی تندی است که ممکن است هرگز تجربه رویارویی با آن را نداشته‌ایم؛ خصوصا اگر آمادگی قبلی برای رویارویی با چالش‌های آن نداشته باشیم. اگرچه راه قطعی برای حذف کامل این بخش از سخنرانی وجود ندارد اما با یخ شکنی مخاطبان می‌توان تا حد زیادی تنش‌های این مسیر را کاهش داد.

یخ‌ شکنی اصطلاح معروف و نام‌آشنایی برای علاقمندان فن بیان و سخنرانی است و شامل تمام فعالیت‌هایی می‌شود که به کاهش هیجان و تنش‌های شروع سخنرانی کمک می‌کند.

اگرچه قبلا تکنیک‌های یخ شکنی در سخنرانی را در دانشگاه زندگی مورد بررسی قرار داده‌ایم و از این نظر منابع خوبی در سایت موجود است اما این مطلب از منظری دیگر به یخ‌شکنی در ابتدای سخنرانی می‌پردازد. به امید این که شروع سخنرانی هم همانند سایر بخش‌های آن برای سخنرانان فعال در این عرصه دلچسب و هیجان‌انگیز باشد.

یخ شکنی مخاطبان

۶ گام برای شروع سخنرانی با یخ شکنی مخاطبان

به طور کلی یخ شکنی مخاطبان با سه هدف کلی دنبال می‌شود:

معرفی سخنران توام با صمیمیت بیش‌تر

یخ شکنی خود شما است؛ چیزی درباره خود شما و نه مخاطبان. مطلبی درباره زمینه حرفه‌ای، علایق، زندگی شخصی، تحصیلات و سایر مواردی که برای ایجاد یک گفتگوی دوطرفه به ایجاد صمیمت بیش‌تر کمک می‌کنند.

غلبه بر ترس از صحبت کردن در جمع‌های بزرگ

شکستن یخ دیگران در دورهمی‌ها شاید در ابتدا ساده به نظر برسد؛ اما فرآیند پیچیده‌ای می‌شود وقتی که سخنران درگیر ترس از سخنرانی در جمع‌های کوچک و بزرگ هم باشد.

اگر شما هم به دنبال غلبه بر ترس از سخنرانی هستید یخ شکنی را فراموش نکنید. با این ترفند به جای ام، اهوم و حرف‌های بی‌معنی پرتکراری که مابین کلمات به کار می‌برید به مخاطبان خود نزدیک‌تر خواهید شد.

تعیین نقاط ضعف و قوت سخنران در طول سخنرانی

با استفاده از یخ شکنی مخاطبان در طول سخنرانی بسیاری از نقاط منفی و مثبت در فن بیان سخنران هویدا می‌شود. در واقع با این ترفند سخنران سطح خود را بهتر می‌شناسد و تلاش می‌کند از این مرحله پیشرفت کند.

یخ شکنی مخاطبان

شروع یخ شکنی مخاطبان با تکنیک‌های ساده

در مرحله‌ی یخ شکنی هیچ کسی از شما انتظار ندارد نظیر یک سخنران حرفه‌ای به نطق جدی، رسمی و از پیش برنامه‌ریزی شده‌ای بپردازید که بدون کم و کسر باشد. در مقابل یخ شکنی یک گفتگوی صمیمی و گرم دوطرفه است که اگر سخنران حواس‌جمع باشد می‌تواند ادامه روند سخنرانی را ساده‌تر کند.

زمانبندی در یخ شکنی

زمانبندی در سخنرانی اهمیت زیادی دارد و یخ شکنی به تبع آن از قوانین خاصی تبعیت می‌کند که زمانبندی بخشی از آن است. زمان استاندارد برای یخ شکنی مخاطبان حدود ۶ دقیقه است. شاید به نظر این زمان طولانی باشد و تصور کنید مطلب کافی برای پر کردن این زمان ندارید؛ اما به مرور زمان و همین که در یخ شکنی مخاطبان خود مهارت پیدا کنید وقت کم می‌آورید و آرزو می‌کنید بیش از این زمان در اختیار داشتید!

یخ شکنی مخاطبان

استفاده/ عدم استفاده از یادداشت در یخ شکنی

در طول یخ شکنی هم نظیر استفاده حرفه‌ای از یادداشت‌ها در طول سخنرانی، می‌توان به یادداشت‌ها تکیه کرد. در واقع هیچ قانونی برای استفاده یا عدم استفاده از یادداشت‌هایی که برای به خاطر سپردن مطالب به شما کمک می‌کنند وجود ندارد.

انتظار چرچیل بودن در یخ شکنی نداشته باشید!

قبلا در تحلیل فن بیان وینستون چرچیل به نکات ریز و جالبی اشاره کردیم که بعد از مطالعه آن حتما متوجه شدید چرا چرچیل تا این حد در سخنوری معروف شده است. اما شما به عنوان یک سخنران مبتدی، نیمه‌حرفه‌ای و حتی حرفه‌ای نباید انتظار چرچیل بودن را در یخ شکنی از خودتان داشته باشید. خصوصا که یخ شکنی فرآیند اولیه سخنرانی است و قرار نیست در این مرحله خیلی سیاستمدار باشید و با برنامه حرکت کنید.

یخ شکنی مخاطبان

تنظیم بلندی صدا در یخ شکنی

یکی از آثار استرس و هیجان زیاد سخنران من من کردن و بالا و پایین آوردن صدا به صورت ناگهانی در طول سخنرانی است. اگرچه در آموزش تنظیم صدا در سخنرانی تاکید کرده‌ایم که تغییر بلندی صدا یکی از ملزومات سخنرانی است اما در یخ شکنی به ریتم متعادل و ثابتی نیاز داریم که خیلی بالا و پایین نشود.

شروع یخ شکنی با شوخ‌طبعی

اگر فرد شوخ طبعی هستید و یا در این زمینه برای برقراری ارتباط با افراد مهارت کافی دارید یخ شکنی مخاطبان را از همین مسیر شروع کنید. یکی از راه‌های کاهش تنش‌های ناشی از استرس در شروع سخنرانی همین شوخ‌طبعی است که اگر روی آن تمرکز کنید بسیاری از موانع موجود را از خاطر می‌برید. شاید یک تکنیک هوشمندانه شروع سخنرانی با یک شوخی خودخواهانه باشد که حتی می‌‌تواند با ستایش خودتان همراه باشد. شاید در ابتدا کسی با شوخی‌های شما همراهی نکند؛ اما ناامید نشوید!


یخ شکنی مخاطبان

خودداری از عذرخواهی از مخاطبان

یخ شکنی در ابتدای سخنرانی قرار دارد و طبیعی است اگر در رویارویی با یک جمع متفاوتی که با آن‌ها غریبه هستیم دچار گرفتگی زبان، لکنت و حتی من من کردن شویم. در چنین مواقعی سخنران ناخودآگاه بعد از خطاهای اتفاقی خود از مخاطبان عذرخواهی می‌کند؛ اما باید بدانید که عذرخواهی در سخنرانی معمولا کاربردی جز پررنگ کردن اشتباهات یا نقاط ضعف ندارد. مهم‌تر این که بسیاری از سخرانان متوجه خیلی از خطاهای سخنران در طول سخنرانی نمی‌شوند!

مقالات بیشتر سخنرانی را دنبال کنید.

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

درون ذهن هر کدام از ما توده‌ای از کتاب‌هایی وجود دارد که با قصه‌ها، تراژدی‌ها، کمدی‌ها و هر چیزی که راجع به این موضوعات باشد، پر شده است که غالب آنها را ما انسان‌ها قبلا نوشته‌ایم. ما دائماً داستان‌هایی را راجع به اینکه ما کیستیم، لیاقت چه را داریم، چه چیزی نیاز داریم و قادر به چه کارهایی هستیم (یا نیستیم) را آب و تاب می‌دهیم.

این داستان‌ها به طور اجتناب‌ناپذیری بر تصمیماتی که ما می‌گیریم و کارهایی که می‌کنیم تاثیر می‌گذارند. به همین دلیل، بسیار مهم می‌باشد که به حماسه‌هایی که می‌آفرینیم (و سال‌های سال در حال ایجاد آن‌ها هستیم) و به خود می‌گوییم توجه کنیم. زیرا چه می‌شود اگر آن داستان ترسناکی که به خود راجع به بی‌کفایتی‌ها و ناتوانایی‌های مفروض خود می‌گوییم اصلا درست نباشد؟ چه می‌شود اگر داستان‌هایی که می‌نویسید رضایت و خرسندی شما را خراب می‌کنند؟

داستان گفتن

الان به خود چه می‌گویید؟ در طول روز به خود چه می‌گویید؟

وقتی که کار جدید یا ناآشنایی را شروع می‌کنید چه داستان‌هایی را به خود می‌گویید؟ شما ممکن است در حال شروع پروژه‌ی جدیدی سر کار خود باشید یا در حال پختن چیزی باشد که هرگز نپخته‌اید. شاید شما فوراً بگویید که نمی‌توانید آن کار را انجام دهید. شاید شما خود را دست کم بگیرید و خود را ضعیف بپندارید. «من بسیار پر عیب و ایراد می‌باشم. من نمی‌دانم که چه می‌کنم. مثل همیشه. من چقدر درهم و برهم هستم.»

چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید زمانی که بیدار می‌شوید؟ شاید شما گونه‌ای از جملات «نمی‌توانم چالش‌های امروز را اداره کنم. اوه، یک روز پرمشغله‌ی دیگر که به سختی حتی یک کار در آن انجام می‌شود. اوه، روزی دیگر بر روی چرخ هامستر» را از دهان خود بیرون می‌ریزید.


شما چه داستان‌هایی را برای خودتان می‌گویید؟
شما چه داستان‌هایی را برای خودتان می‌گویید؟

 

چه داستانی را راجع به وزن خود به خود می‌گویید؟ راجع به اینکه لیاقت چه چیزی را دارید؟ در مورد اینکه چه چیزی را می‌توانید و چه چیزی را نمی‌توانید بخورید؟

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که چین و چروک بیشتری را دور چشم خود، دور دهان خود و به روی پیشانی خود پیدا کنید؟

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که شکست می‌خورید؟ شاید ذهن شما فوراً به این سمت می‌رود که «من یک بی‌عرضه و بازنده هستم» به جای اینکه «من می‌توانم از این موضوع درس بگیرم».

چه داستانی را به خود می‌گویید زمانی که فراموش می‌کنید صورتحسابی را بپردازید یا کاری را بیش از حد طول می‌دهید؟

چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید زمانی که پریشان حال یا کسل هستید؟ شاید شما به خود می‌گویید که نیاز به یک لیوان شراب برای فرونشاندن تب و تاب‌های تحریکات خود دارید. شاید شما به خود بگویید که هر کس دیگر در دنیا می‌تواند کارها را بدون ترسیدن و قاطی کردن انجام بدهد و با این وجود شما نمی‌توانید خود را جمع و جور کنید «مثل همیشه».

چه احساسی در مورد خود دارید

شما چه داستان هایی را به خودتان می‌گویید وقتی که وحشت‌زده یا مضطرب یا عصبانی یا ناراحت هستید؟ آیا به خود اجازه می‌دهید که این احساسات را احساس کنید؟ آیا خود را به خاطر احساس کردن آن‌ها سرزنش می‌کنید، کنجکاو می‌شوید که چه مشکلی دارید و فوراً جلوی تاثیر آن‌ احساسات را می‌گیرید؟

بنابراین، اغلب ما حتی متوجه داستان‌هایی که می‌نویسیم نیستیم، اما آنان همچنان خود را نشان می‌دهند در کلماتی که بیان می‌کنیم، در فعالیت‌هایی که در برنامه زمانی خود می‌کنیم، در انسان‌هایی که دور خود را با آنان احاطه می‌کنیم، در اینکه ما چگونه از روزی به روز دیگر حرکت می‌کنیم و در اینکه ما چطور به خود اهمیت میدهیم (یا نمی‌دهیم) که دوباره دلیل آن است که بسیار مفید می‌باشد که توقف کنیم و آن داستان‌ها را در زندگی خود بازتاب دهیم و احتمالا تجدیدنظر کنیم.


داستانی تکرار شونده بنویسید و آن را بر این منعکس کنید که آیا آن می‌تواند شما را حمایت می‌کند و یا شما می‌توانید آن را اصلاح کنید. شاید شما بتوانید از کسی که به او اعتماد دارید درخواست کنید که به شما در مورد اصلاحات‌تان کمک کند. شاید شما بتوانید دیدگاه خود را تغییر دهید: به بهترین دوست خود یا فرزند خود یا فرد جوانتری که این داستان را به او انتقال می‌دهید، فکر کنید. چگونه سیر داستان را تغییر می‌دهید؟ داستان چه می‌گوید زمانی که شما اجازه دهید مهربانی و دلسوزی آن را بسراید.

برای مقالات بیشتر مهارت های زندگی کلیک کنید.

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

  • سکینه اوجی
  • ۰
  • ۰

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

  • سکینه اوجی